اسم، صفت 🔸 معادل فارسی: رهایی بخش / آزادکننده / سبک کننده / حس آزادی در زبان محاوره ای: یه حس رهایی، انگار آزاد شدی، سبک شدی، دیگه خودتی ________________________________________ 🔸 تعریف ها: ... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( احساسی – روان شناختی ) :** احساسی که از رهایی از محدودیت، فشار، یا کنترل بیرونی ناشی می شه مثال: Speaking my truth without fear is freeing. بی هراس حرف زدن از درونم حس رهایی می ده. 2. ** ( اجتماعی – هویتی ) :** وقتی فردی برای اولین بار حس می کنه که انتخاب هاش واقعاً از خودش نشأت می گیرن، نه از نقش، مقام، یا انتظارات دیگران مثال: That is freeing. این حس آزادی بخشه. 3. ** ( نمادین – تحولی ) :** آغاز مرحله ای که در آن فرد سبک تر، مستقل تر، و صادق تر با خودش رفتار می کنه مثال: Leaving that job was freeing. ترک اون شغل حس رهایی داشت. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: liberating – releasing – empowering – unburdening – uplifting – emancipating