1. It's often said that one person's freedom fighter is another person's terrorist.
[ترجمه گوگل]اغلب گفته می شود که مبارز آزادی یک نفر تروریست یک نفر دیگر است
[ترجمه ترگمان]اغلب گفته می شود که مبارز آزادی فرد تروریست دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Many freedom fighters were imprisoned, but they never gave up the struggle.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مبارزان آزادی به زندان افتادند، اما هرگز دست از مبارزه برنداشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مبارزان آزادی زندانی بودند، اما هرگز مبارزه را رها نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But quite the opposite happened, as the freedom fighters turned their confinement to good use.
[ترجمه گوگل]اما کاملاً برعکس این اتفاق افتاد، زیرا مبارزان آزادی از حبس خود استفاده خوبی کردند
[ترجمه ترگمان]اما کاملا برعکس، همانطور که مبارزان آزادیخواه اسیر خود را به استفاده خوب تبدیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You've also got various religious freedom fighters.
[ترجمه گوگل]شما همچنین مبارزان مختلف آزادی مذهبی دارید
[ترجمه ترگمان]شما همچنین مبارزان مذهبی مختلفی دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Police oppression of the freedom fighters brought my protest against authority almost to the point of obsession.
[ترجمه گوگل]ظلم پلیس به مبارزان آزادی، اعتراض من به اقتدار را تقریباً به مرز وسواس رساند
[ترجمه ترگمان]سرکوب مبارزان آزادیخواه علیه مقامات تقریبا تا حد وسواس باعث اعتراض من شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The hardest worked were the female freedom fighters.
[ترجمه گوگل]پر زحمت ترین ها زنان مبارز آزادی بودند
[ترجمه ترگمان]سخت ترین کار، جنگجویان آزادی زنان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Raul: One man's terrorist is another man's freedom fighter.
[ترجمه گوگل]رائول: تروریست یک مرد، مبارز آزادی مرد دیگری است
[ترجمه ترگمان]رائول: تروریست یک مرد یکی دیگر از مبارزان آزادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is a freedom fighter.
9. And Mel Gibson does pass muster as a filthy freedom fighter with a talent for decapitation.
[ترجمه گوگل]و مل گیبسون به عنوان یک مبارز آزادی کثیف با استعداد بریدن سر به میدان می آید
[ترجمه ترگمان]و مل گیبسون، این مرد را به عنوان یک مبارز آزادی کثیف با استعدادی برای سر بریدن، سپری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This may be what some of those egging the freedom fighters on want to happen.
[ترجمه گوگل]این ممکن است همان چیزی باشد که برخی از کسانی که مبارزان آزادی را به دنبال آن می کشند، می خواهند اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است چیزی باشد که برخی از کسانی که مبارزان آزادیخواه را تحریک می کنند می خواهند این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The army and police are no match for well-armed and determined freedom fighters.
[ترجمه گوگل]ارتش و پلیس با مبارزان آزادی خواه مسلح و مصمم برابری نمی کنند
[ترجمه ترگمان]ارتش و پلیس برای مبارزان مسلح و مصمم رقابت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I have never cared very much for personal prizes. A person does not become a freedom fighter in the hope of winning awards. Nelson Mandela
[ترجمه گوگل]من هرگز به جوایز شخصی اهمیت نداده ام آدمی به امید کسب جایزه مبارز آزادی نمی شود نلسون ماندلا
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت علاقه زیادی به جوایز شخصی نداشته ام یک نفر به امید برنده شدن به یک مبارز آزاد تبدیل نمی شود نلسون ماندلا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But truth a delicate and malleable thing : Is Luke Skywalker a freedom fighter or a terrorist?
[ترجمه گوگل]اما حقیقت یک چیز ظریف و قابل انعطاف است: آیا لوک اسکای واکر یک مبارز آزادی است یا یک تروریست؟
[ترجمه ترگمان]اما حقیقت یه چیز لطیف و انعطاف پذیر بود: لوک اسکای واکر a یا تروریست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What do you believe in, Mag? I told you - you're no freedom fighter!
[ترجمه گوگل]به چی اعتقاد داری مگ؟ من به شما گفتم - شما مبارز آزادی نیستید!
[ترجمه ترگمان]تو به چی اعتقاد داری \"مگ\"؟ بهت که گفتم تو هیچ مبارز فراری نیستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید