freedman

/ˈfriːdmən//ˈfriːdmən/

معنی: ازاده، بنده ازاد شده
معانی دیگر: بنده ی آزاد شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: freedmen
• : تعریف: one who has been released from slavery.

جمله های نمونه

1. If that happens, Freedman is going to have to get a flak jacket and write another book.
[ترجمه گوگل]اگر این اتفاق بیفتد، فریدمن باید یک ژاکت فلک بخرد و کتاب دیگری بنویسد
[ترجمه ترگمان]اگر این اتفاق بیفتد، فریدمن قصد دارد یک ژاکت ضد گلوله خریداری کند و یک کتاب دیگر هم بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Freedman, the victim in the robbery, said in court Tuesday that she had been warned not to testify.
[ترجمه گوگل]فریدمن، قربانی این سرقت، روز سه شنبه در دادگاه گفت که به او هشدار داده شده است که شهادت ندهد
[ترجمه ترگمان]\"فریدمن\"، قربانی سرقت، روز سه شنبه در دادگاه گفت که به او هشدار داده شده است که شهادت ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our eyes are going: we printed Freedman Sharp and Associates' fax number rather than its phone number.
[ترجمه گوگل]چشمان ما می رود: ما شماره فکس Freedman Sharp and Associates را به جای شماره تلفن آن چاپ کردیم
[ترجمه ترگمان]چشمان ما در حال حرکت هستند: ما شماره فکس و شماره دورنگار Associates را به جای شماره تلفنش به چاپ رساندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Center president Robert Freedman said he and his staff are investigating how to do that.
[ترجمه گوگل]رابرت فریدمن، رئیس مرکز گفت که او و کارکنانش در حال بررسی چگونگی انجام این کار هستند
[ترجمه ترگمان]\"رابرت فریدمن\" رئیس جمهور این مرکز گفت که او و کارکنان او در حال تحقیق درباره نحوه انجام این کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Freedman said he would relay the message.
[ترجمه گوگل]فریدمن گفت که پیام را منتقل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]\"فریدمن\" گفت او پیام را حمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr. Freedman is bending on inventing a new machine.
[ترجمه گوگل]آقای فریدمن در حال اختراع یک ماشین جدید است
[ترجمه ترگمان]آقای \"Freedman\" داره روی اختراع یه ماشین جدید خم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Freedman said more research is needed to explain the association between sunlight and certain cancers.
[ترجمه گوگل]فریدمن گفت تحقیقات بیشتری برای توضیح ارتباط بین نور خورشید و برخی سرطان ها مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]\"فریدمن\" گفت تحقیقات بیشتری برای توضیح ارتباط بین نور خورشید و سرطان های خاص مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Benjamin H. Freedman was one of the most intriguing and amazing individuals of the 20 th century.
[ترجمه گوگل]بنجامین اچ فریدمن یکی از جذاب ترین و شگفت انگیزترین افراد قرن بیستم بود
[ترجمه ترگمان]بنجامین ایچ \" فریدمن \" یکی از جذاب ترین و جذاب ترین افراد قرن بیستم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Freedman was personally acquainted with Bernard Baruch, Samuel Untermyer, Woodrow Wilson, Franklin Roosevelt, Joseph Kennedy, John F. Kennedy(Sentence dictionary), and many more movers and shakers of our times.
[ترجمه گوگل]آقای فریدمن شخصاً با برنارد باروخ، ساموئل آنترمیر، وودرو ویلسون، فرانکلین روزولت، جوزف کندی، جان اف
[ترجمه ترگمان]آقای فریدمن شخصا با برنارد باروک، سامویل Untermyer، وودرو ویلسون، فرانکلین روزولت، جوزف کندی، جان اف آشنا شد \" کندی (فرهنگ لغت \")، و بسیاری از movers و shakers های ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For the slave called by the Lord is a freedman of the Lord.
[ترجمه گوگل]زیرا غلام که خداوند خوانده است، آزادگان خداوند است
[ترجمه ترگمان]چون برده ای به نام خدا یکی از freedman فرمان روا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Somewhere in the smoky crowd the authoress and photographer, Jill Freedman from New York, was holding court.
[ترجمه گوگل]جایی در میان جمعیت دودآلود، نویسنده و عکاس، جیل فریدمن از نیویورک، دادگاه را برگزار می کرد
[ترجمه ترگمان]جایی در میان جمعیت انبوه، مولف و عکاس، جیل فریدمن از نیویورک، دادگاه را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 3:1 arts and crafts corner supervised by Ginger Freedman.
[ترجمه گوگل]گوشه هنر و صنایع دستی 3:1 با نظارت جینجر فریدمن
[ترجمه ترگمان]۳: یک گوشه صنایع دستی و صنایع دستی تحت نظارت \"جین فریدمن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was never one look back on her life, Freedman said.
[ترجمه گوگل]فریدمن گفت که او هرگز به زندگی خود نگاه نکرده است
[ترجمه ترگمان]او گفت: اون هیچ وقت به زندگیش نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازاده (اسم)
freedman

بنده ازاد شده (اسم)
freedman

انگلیسی به انگلیسی

• slave who has been given his freedom

پیشنهاد کاربران

محرر. [ م ُ ح َرْ رَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از تحریر. آزاد شده. ( غیاث ) ( آنندراج ) . عبد محرر، بنده آزادشده. آزادکرده. آزاد.

بپرس