freeborn

/ˈfriːbərn//ˈfriːbɔːn/

معنی: ازاد زاده
معانی دیگر: (کسی که فرزند بردگان نیست) آزاد زاده، فرزند ازاد مرد که بنده نیست، ازادزاده، داراى حقوق شهرنشینان ازاد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: born free rather than in slavery or captivity.

(2) تعریف: pertaining to or befitting one who was born free.

جمله های نمونه

1. And at least he could rely on Freeborn to answer it without initiating a philosophical discussion about the basis of the self.
[ترجمه گوگل]و حداقل می‌توانست به Freeborn تکیه کند تا بدون شروع بحثی فلسفی در مورد اساس خود، به آن پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]و حداقل می توانست به freeborn تکیه کند تا بدون ایجاد یک بحث فلسفی در مورد اساس خود، به آن پاسخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, those ex-slave families were more likely than freeborn blacks to be two-parent families.
[ترجمه گوگل]با این حال، آن خانواده های برده سابق بیشتر از سیاه پوستان آزاد متولد شده بودند که خانواده های دو والد باشند
[ترجمه ترگمان]با این حال، خانواده های بردگان سابق بیشتر از freeborn سیاه بودند که خانواده های دو والد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only freeborn male citizens could take part in the Olympic Games.
[ترجمه گوگل]فقط شهروندان مرد آزاد می توانستند در بازی های المپیک شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]تنها مردان آزاده male می توانستند در بازی های المپیک شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And, so, the idea of the freeborn Englishperson, Englishman is what they would have said in those days, meant that rights of parliament had to be respected.
[ترجمه گوگل]و بنابراین، ایده انگلیسی آزاد زاده، انگلیسی همان چیزی است که آنها در آن روزها می گفتند، به این معنی که حقوق پارلمان باید رعایت شود
[ترجمه ترگمان]و بنابراین ایده the آزاده مرد انگلیسی همان چیزی است که آن ها در آن روزها گفته بودند و این بدان معنا بود که حقوق مجلس باید مورد احترام قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stuart Freeborn and his crew built the mouth and tentacles, complete with a hydraulic system that would move the grasping tentacles around.
[ترجمه گوگل]استوارت فری‌بورن و خدمه‌اش دهان و شاخک‌ها را با یک سیستم هیدرولیکی ساختند که شاخک‌های در دست را به اطراف حرکت می‌داد
[ترجمه ترگمان]استوارت freeborn و خدمه او دهانه و tentacles را درست کرده بودند و با یک سیستم هیدرولیک که the را به اطراف می چرخاند، کامل شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They're for freeborn Volantenes with enough property to vote. Precious few voters west of the river.
[ترجمه گوگل]آنها برای داوطلبان آزاد متولد شده با دارایی کافی برای رای دادن هستند چند رای دهنده گرانبها در غرب رودخانه
[ترجمه ترگمان]آن ها برای Volantenes freeborn آزاد شده بودند و حق رای داشتند تعداد کمی از رای دهندگان در غرب این رودخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Olympics were open to any freeborn Greek in the world. There were separate mens' and boys' divisions for the events.
[ترجمه گوگل]المپیک برای هر یونانی آزاد متولد شده در جهان باز بود برای این رویدادها بخش های جداگانه مردانه و پسرانه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]المپیک برای هر یونانی freeborn در دنیا باز بود بخش های جداگانه ای از مردان و پسران برای این رویدادها وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was both too honest and too fond of Freeborn to make comforting and platitudinous promises.
[ترجمه گوگل]او هم خیلی صادق بود و هم به فری‌بورن علاقه‌مند بود که نمی‌توانست قول‌های تسکین‌دهنده و مضحک بدهد
[ترجمه ترگمان]او هم خیلی صادق و too بود و دلش می خواست freeborn را آرام کند و platitudinous کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He found that those households existed 80 percent of the time among ex-slaves in general and 77 percent of the time among freeborn blacks.
[ترجمه گوگل]او دریافت که این خانواده ها 80 درصد مواقع در میان بردگان سابق به طور کلی و 77 درصد مواقع در میان سیاه پوستان آزاد وجود داشته اند
[ترجمه ترگمان]او دریافت که این خانواده ها ۸۰ درصد زمان میان بردگان سابق و ۷۷ درصد زمان میان سیاهان آزاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both live amid the same flocks and lie on the same ground till the freeborn are distinguished by age and recognized by merit.
[ترجمه گوگل]هر دو در میان یک گله زندگی می کنند و در یک زمین دراز می کشند تا زمانی که آزادگان از نظر سن متمایز شوند و با شایستگی شناخته شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو در میان همان گله زندگی می کنند و روی یک زمین دراز می کشند تا جایی که آزاده freeborn به سن age برسد و با شایستگی تشخیص داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Until the last of my days, my proudest boast will ever be that I was the wife of Freeborn John Lilburne.
[ترجمه گوگل]تا آخرين روزهايم، غرورآميزترين افتخار من اين است كه همسر جان ليلبرن آزاد متولد شده بودم
[ترجمه ترگمان]تا آخرین روزه ای عمرم، غرور my همیشه به این خاطر بود که من همسر of جان Lilburne هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are the restrictions of parents' orders and matchers'speech, there is freeborn of marriage too.
[ترجمه گوگل]محدودیت های دستورات والدین و گفتار همسان وجود دارد، ازدواج آزاد نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا محدودیت هایی برای دستورها والدین وجود دارد و matchers بیان می کند که freeborn از ازدواج نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once the design was settled, Yoda was realized by make up and creatures supervisor Stuart Freeborn, who designed the alien as an intricately detailed puppet.
[ترجمه گوگل]هنگامی که طرح حل شد، یودا توسط استوارت فری‌بورن، ناظر گریم و موجودات، که بیگانه را به عنوان یک عروسک با جزئیات پیچیده طراحی کرد، متوجه شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که طرح حل شد، yoda با ساختن and استوارت freeborn، که این فرد بیگانه را به عنوان یک عروسک خیمه شب بازی با دقت طراحی کرده بود، محقق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is this real fear that large standing armies could ultimately compromise the rights of freeborn Englishmen.
[ترجمه گوگل]این ترس واقعی وجود دارد که ارتش های بزرگ در نهایت بتوانند حقوق آزادگان انگلیسی را به خطر بیندازند
[ترجمه ترگمان]این ترس واقعی وجود دارد که ارتش های دایمی بزرگ می توانستند در نهایت حقوق مردان آزاده freeborn را به خطر اندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازاد زاده (صفت)
freeborn

انگلیسی به انگلیسی

• born free, not born a slave; of one who is born free
having been born free (as opposed to being born into slavery or bondage)

پیشنهاد کاربران

بپرس