freebase


کوکائین خالص، کوکائین متمرکز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a refined form of cocaine for smoking.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: freebases, freebasing, freebased
• : تعریف: to smoke (cocaine in a freebase form).

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی
- کوکائین فری بیس ( شکل پایه ی آزاد کوکائین )
- مصرف کوکائین به روش دود کردن
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( شیمی – اصلی ) :** شکل �پایه ی آزاد� کوکائین که از نمک هیدروکلرید جدا شده و قابلیت دود شدن دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *Freebase cocaine vaporizes at a lower temperature than cocaine hydrochloride. *
کوکائین فری بیس در دمای پایین تر نسبت به کوکائین هیدروکلرید **بخار می شود**.
2. ** ( کاربردی – عمومی ) :** به معنای مصرف کوکائین در حالت فری بیس، معمولاً با دود کردن برای اثر سریع تر و شدیدتر.
مثال: *He used to freebase cocaine in the 1980s. *
او در دهه ی ۱۹۸۰ کوکائین را به روش **تدخینی** مصرف می کرد.
3. ** ( فرهنگی – تاریخی ) :** اصطلاحی که در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ رایج شد و با فرهنگ مواد مخدر و رسوایی های سلبریتی ها گره خورد.
- - -
🔹 مترادف ها
smoked cocaine – cocaine base – freebasing
- - -
- **Freebase** با **crack cocaine** تفاوت دارد: crack شکل ارزان تر و دانه ای کوکائین است، در حالی که freebase شکل خالص تر و خطرناک تر آن است.
- - -
🔹 مثال ها
- *Freebase cocaine is highly addictive and dangerous. *
کوکائین فری بیس بسیار **اعتیادآور و خطرناک** است.
- *She admitted to freebasing during that period. *
او اعتراف کرد که در آن دوره **کوکائین را به روش فری بیس مصرف می کرد**.

به صورت شیاف