free verse

/ˈfriːˈvɜːrs//friːvɜːs/

معنی: شعر بی قافیه، شعر آزاد و بی نظم و قاعده
معانی دیگر: شعر آزاد (که قافیه و گاهی وزن ندارد)، شعر نو، شعر ازاد وبی نظم وقاعده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: poetry in which there are no regular rhymes, stanzaic forms, or metrical patterns.

جمله های نمونه

1. Writing free verse is like playing tennis with the net down. Robert Frost
[ترجمه گوگل]نوشتن شعر آزاد مانند بازی تنیس با تور است رابرت فراست
[ترجمه ترگمان]نوشتن شعر آزاد مانند بازی تنیس با تور است رابرت فراست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It also combines the strengths of free verse poetry.
[ترجمه گوگل]همچنین نقاط قوت شعر شعر آزاد را در هم می آمیزد
[ترجمه ترگمان]همچنین نقاط قوت اشعار اشعار آزاد را هم ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Free verse is like free love; it is contradiction in term.
[ترجمه گوگل]بیت آزاد مانند عشق مجانی است; در اصطلاح تناقض دارد
[ترجمه ترگمان]اشعار آزاد مانند عشق آزاد است؛ در اصطلاح تناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From Cui Hao and free verse flowed from eternal charm, let Yellow Crane Tower stand as firm as a rock in a Chinese scholar.
[ترجمه گوگل]از کوی هائو و شعر آزاد از جذابیت ابدی سرازیر شد، بگذار برج جرثقیل زرد در یک محقق چینی مانند سنگ استوار بماند
[ترجمه ترگمان]از سویی Hao و شعر آزاد از افسون ابدی جاری شد، اجازه داد برج زرد رنگ به عنوان یک صخره در یک عالم چینی به عنوان یک صخره در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Write free verse like playing tennis with the net down.
[ترجمه گوگل]آیه آزاد مانند بازی تنیس با تور پایین بنویسید
[ترجمه ترگمان]شعر آزاد مانند تنیس بازی کردن با تور را بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wilbur : When free verse succeeds, it can be excitingly spare and unassisted.
[ترجمه گوگل]ویلبر: هنگامی که شعر آزاد موفق می شود، می تواند به طرز هیجان انگیزی بیهوده و بدون کمک باشد
[ترجمه ترگمان](ویلبر): وقتی که شعر آزاد موفق می شود، می تواند بدون کمک و بدون کمک کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Free verse was encouraged along with other new rhythms.
[ترجمه گوگل]شعر آزاد همراه با دیگر ریتم های جدید تشویق شد
[ترجمه ترگمان]اشعار آزاد به همراه ریتم های دیگر تشویق می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The British and American imagist poetry and Free Verse Revolution have exerted great influences on the early style of Chinese new poetry.
[ترجمه گوگل]شعر خیال پرداز بریتانیایی و آمریکایی و انقلاب شعر آزاد تأثیرات زیادی بر سبک اولیه شعر نو چینی گذاشته است
[ترجمه ترگمان]شعر imagist بریتانیا و آمریکا تاثیرات زیادی بر سبک اولیه شعر جدید چین اعمال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Free verse is like free love; it is contradiction in terms.
[ترجمه گوگل]بیت آزاد مانند عشق مجانی است; از نظر شرایط تناقض دارد
[ترجمه ترگمان]اشعار آزاد مانند عشق آزاد است؛ بلکه با عبارات متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have read some of your modern free verse and wonder who set it free.
[ترجمه گوگل]من برخی از آیات رایگان مدرن شما را خوانده ام و در شگفتم که چه کسی آن را آزاد کرده است
[ترجمه ترگمان]من بعضی از اشعار آزاد شما را خوانده ام و نمی دانم چه کسی آن را آزاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both have the rhythms that one may associate with free verse poetry, yet few would call these poems.
[ترجمه گوگل]هر دو دارای ریتم هایی هستند که می توان آن را با شعر آزاد مرتبط دانست، با این حال تعداد کمی این شعرها را می نامند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها the را دارند که ممکن است با شعر بدون شعر مرتبط باشد، اما تعداد کمی از آن ها این اشعار را می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ding Lu holds that Chinese new poetry, which has experienced a lopsided development of free verse, is caught between two horns of dilemma.
[ترجمه گوگل]دینگ لو معتقد است که شعر نو چینی، که توسعه کج‌روی شعر آزاد را تجربه کرده است، بین دو شاخ دوراهی گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]دینگ لو نشان می دهد که شعر جدید چینی، که یک پیشرفت lopsided از نظم آزاد را تجربه کرده است، بین دو شاخ دو شاخ گیر افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you don't have an ear for a meter, carry on writing free verse or prose.
[ترجمه گوگل]اگر یک متر گوش ندارید، به نوشتن شعر یا نثر آزاد ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]اگر یک گوشی برای یک متر نداشته باشید، نوشتن شعر و یا نثر رایگان را ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Interviewer : You've mentioned elsewhere that you've tried your hand at free verse only a few times.
[ترجمه گوگل]مصاحبه کننده: شما در جای دیگری اشاره کرده اید که فقط چند بار دست خود را در شعر آزاد امتحان کرده اید
[ترجمه ترگمان]شما به جای دیگری اشاره کردید که فقط چند بار به یک شعر آزاد دست زدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شعر بی قافیه (اسم)
blank verse, free verse

شعر آزاد و بی نظم و قاعده (اسم)
free verse

انگلیسی به انگلیسی

• verse without regular rhythm or meter, poetry not conforming to a standard form

پیشنهاد کاربران

شعر سپید ، شعر بی قافیه ، شعر آزاد
Poetry that does not rhyme
نمونه فارسی :
سلاخی می گریست
به قناری کوچکی
دل باخته بود!
— احمد شاملو
نمونه انگلیسی :
My lord
A grave
He shall not live
Enough
— King John
💢 blank verse = free verse = vers libre
شعر سپید

بپرس