free space

جمله های نمونه

1. Can you find a free space to park the car?
[ترجمه ماهان بهادری] شما می توانید فضای خالی ِ پارک ماشین رااستفاده پیدا کنید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید فضای خالی برای پارک ماشین پیدا کنید؟
[ترجمه ترگمان]می توانید یک فضای خالی برای پارک کردن اتومبیل پیدا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There is no longer any free space where individuals might develop alternative cultural and social systems.
[ترجمه گوگل]دیگر فضای آزاد وجود ندارد که افراد در آن سیستم‌های فرهنگی و اجتماعی جایگزین ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]دیگر فضای خالی وجود ندارد که در آن افراد بتوانند سیستم های فرهنگی و اجتماعی جایگزین را توسعه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The obvious snag with free space communication by light is that the atmosphere attenuates the beam.
[ترجمه گوگل]مشکل آشکار ارتباط فضای آزاد توسط نور این است که جو پرتو را ضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]مانع واضح در ارتباط فضای آزاد با نور این است که جو نور را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If there is free space it is inserted at the correct node.
[ترجمه گوگل]اگر فضای خالی وجود داشته باشد در گره صحیح درج می شود
[ترجمه ترگمان]اگر فضای خالی وجود داشته باشد، در گره صحیح وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The conversion process requires free space equivalent to three times the size of the file being converted.
[ترجمه گوگل]فرآیند تبدیل به فضای خالی معادل سه برابر حجم فایل در حال تبدیل نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]فرآیند تبدیل به فضای آزاد معادل سه برابر اندازه فایل تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fill factor is the percentage of free space allotted when a new index page is created.
[ترجمه گوگل]ضریب پر کردن درصد فضای خالی است که هنگام ایجاد صفحه فهرست جدید اختصاص داده می شود
[ترجمه ترگمان]عامل پر کننده، درصد فضای آزاد اختصاص داده شده زمانی است که یک صفحه شاخص جدید ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shifts free space between a compressed drive and its host.
[ترجمه گوگل]فضای خالی بین یک درایو فشرده و میزبان آن جابجا می شود
[ترجمه ترگمان]جابه جایی فضای آزاد بین یک محرک فشرده و میزبان آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Background cosmic radiation levels in free space are ten times greater than the maximum acceptable levels for individuals who work in radiation environments on Earth.
[ترجمه گوگل]سطح تشعشعات پس زمینه کیهانی در فضای آزاد ده برابر بیشتر از حداکثر سطوح قابل قبول برای افرادی است که در محیط های تشعشعی روی زمین کار می کنند
[ترجمه ترگمان]پیشینه تشعشعات کیهانی در فضای آزاد ده برابر بیشتر از حداکثر سطوح قابل قبول برای افرادی است که در محیط های تابشی بر روی زمین کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trajectory tracking in free space and torque tracking in constrained space are realized, and reliability of mode switch and stability of system are achieved in transition.
[ترجمه گوگل]ردیابی مسیر در فضای آزاد و ردیابی گشتاور در فضای محدود محقق می شود و قابلیت اطمینان سوئیچ حالت و پایداری سیستم در انتقال به دست می آید
[ترجمه ترگمان]ردیابی Trajectory در فضای آزاد و ردیابی گشتاور در فضای محدود تحقق می یابد و قابلیت اطمینان سوئیچ حالت و ثبات سیستم در گذر زمان به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dongge Road East Gehua have, free space also is a long - term lay-off project, but now also without exception reactivating.
[ترجمه گوگل]Dongge جاده شرق Gehua، فضای آزاد نیز یک پروژه بلند مدت تعلیق است، اما در حال حاضر نیز بدون استثنا فعال سازی مجدد است
[ترجمه ترگمان]جاده Dongge در شرق Gehua دارای فضای آزاد نیز یک پروژه دراز مدت است، اما هم اکنون بدون استثنا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Maintain free space for academic research and praxis!
[ترجمه گوگل]فضای آزاد را برای تحقیقات دانشگاهی و عمل حفظ کنید!
[ترجمه ترگمان]فضای خالی برای تحقیق و عمل آکادمیک را حفظ کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The agent private memory is allocated in any free space between the shared libraries.
[ترجمه گوگل]حافظه خصوصی عامل در هر فضای آزاد بین کتابخانه های مشترک تخصیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]حافظه خصوصی نماینده در هر فضای خالی بین کتابخانه های اشتراکی تخصیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Welcome to join the university student IDC free space forum!
[ترجمه گوگل]به عضویت در انجمن فضای آزاد دانشجویی IDC خوش آمدید!
[ترجمه ترگمان]خوش آمدید که به انجمن فارغ التحصیلان دانشگاهی IDC ملحق شوید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The only limitation in size is the free space on your system disk.
[ترجمه گوگل]تنها محدودیت در اندازه، فضای خالی روی دیسک سیستم شما است
[ترجمه ترگمان]تنها محدودیت اندازه فضای آزاد روی دیسک شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] فضای خالی
[برق و الکترونیک] فضای آزاد
[ریاضیات] خلاء

انگلیسی به انگلیسی

• available space on a disk for storing additional files (computers)

پیشنهاد کاربران

خلأ
free space ( فیزیک )
واژه مصوب: فضای تهی
تعریف: مفهومی نظری از فضا که در آن ماده و میدان وجود ندارد

بپرس