1. the addicts looked freakish
معتادان قیافه های عجیب و غریبی داشتند.
2. Are you saying it is somehow freakish to want to stay single?
[ترجمه A.A] شما دارید میگید یک جوری عجیب غریبه که بخواهید مجرد بمونید|
[ترجمه گوگل]آیا می گویید مجرد ماندن به نوعی عجیب است؟[ترجمه ترگمان]یعنی میخوای بگی که اون یه جورایی freakish که مجرد بمونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Freakish weather conditions have caused massive traffic hold-ups in the area.
[ترجمه گوگل]شرایط بد جوی باعث شده است که ترافیک در این منطقه با مشکل مواجه شود
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی freakish باعث افزایش گسترده ترافیک در این ناحیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی freakish باعث افزایش گسترده ترافیک در این ناحیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Disproportionalities can sometimes appear almost freakish.
[ترجمه گوگل]عدم تناسب گاهی اوقات می تواند تقریباً عجیب به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات Disproportionalities می تواند عجیب و غریب به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات Disproportionalities می تواند عجیب و غریب به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Freakish wingspan, basic body that looked unfinished, wingtips that folded over.
[ترجمه گوگل]طول بال های عجیب، بدنه اولیه که ناتمام به نظر می رسید، نوک بال هایی که روی هم جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]بدنی قوی، بدنی که به معنی کامل و پر حرکت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدنی قوی، بدنی که به معنی کامل و پر حرکت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I asked many Goans if they disliked the freakish visitors, and their verdicts were almost unanimous.
[ترجمه گوگل]من از بسیاری از گوان ها پرسیدم که آیا از بازدیدکنندگان عجیب و غریب خوششان نمی آید یا خیر، و احکام آنها تقریباً متفق القول بود
[ترجمه ترگمان]من از بسیاری از آن ها سوال کردم که اگر آن ها از بازدید کنندگان freakish ناراضی بودند و verdicts صادر می شد، همه با هم توافق داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از بسیاری از آن ها سوال کردم که اگر آن ها از بازدید کنندگان freakish ناراضی بودند و verdicts صادر می شد، همه با هم توافق داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It even rained in Redwood City during the freakish day.
[ترجمه گوگل]حتی در شهر ردوود در طول روز عجیب باران بارید
[ترجمه ترگمان]حتی در شهر Redwood در طول روز freakish باران بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی در شهر Redwood در طول روز freakish باران بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Yeah, it was kind of a freakish accident over on the coast when they were over there.
[ترجمه گوگل]بله، زمانی که آنها آنجا بودند، یک تصادف عجیب در ساحل بود
[ترجمه ترگمان]آره، یه تصادف عجیب و غریب توی ساحل بود وقتی اونجا بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آره، یه تصادف عجیب و غریب توی ساحل بود وقتی اونجا بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One may and one does read plenty of freakish recipes in cookery books.
[ترجمه گوگل]ممکن است یک نفر دستور العمل های عجیب و غریب زیادی را در کتاب های آشپزی بخواند
[ترجمه ترگمان]یکی ممکن است و یکی از کتاب های آشپزی عجیب و غریب و غیر وابسته به کتاب های آشپزی را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی ممکن است و یکی از کتاب های آشپزی عجیب و غریب و غیر وابسته به کتاب های آشپزی را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the third chapter a question survey on freakish children's rhyme is presented. "
[ترجمه گوگل]در فصل سوم پرسشنامه ای در مورد قافیه های عجیب کودکان ارائه شده است "
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم تحقیق در مورد وزن کودکان freakish مورد بحث قرار می گیرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم تحقیق در مورد وزن کودکان freakish مورد بحث قرار می گیرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Freakish phenomena are becoming less freaky all around the world.
[ترجمه گوگل]پدیدههای عجیب و غریب در سرتاسر جهان کمتر میشوند
[ترجمه ترگمان]پدیده freakish در سراسر دنیا عجیب تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدیده freakish در سراسر دنیا عجیب تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Last year was freakish meteorologically for China, Song said, with severe weather hitting the nation with a frequency and intensity rarely seen.
[ترجمه گوگل]سونگ گفت که سال گذشته از نظر هواشناسی برای چین عجیب بود، با آب و هوای شدیدی که به ندرت دیده می شود این کشور را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته freakish meteorologically برای چین وجود داشت و با آب و هوای شدید به کشور برخورد کرد و شدت و شدت به ندرت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته freakish meteorologically برای چین وجود داشت و با آب و هوای شدید به کشور برخورد کرد و شدت و شدت به ندرت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is a freakish misconception that he is rich, but this is every incorrect.
[ترجمه گوگل]یک تصور اشتباه عجیب وجود دارد که او ثروتمند است، اما این اشتباه است
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط عجیب و غریب وجود دارد که او ثروتمند است، اما این همه نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصور غلط عجیب و غریب وجود دارد که او ثروتمند است، اما این همه نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Is this a freakish coincidence, or did you know she takes this train?
[ترجمه گوگل]آیا این یک تصادف عجیب است، یا می دانستید که او با این قطار می رود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این تصادفی است یا شما می دانید که او این قطار را می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا این تصادفی است یا شما می دانید که او این قطار را می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید