عبارت "fraught relationship" به یک رابطهٔ پرتنش، پیچیده و آکنده از مشکلات اشاره دارد که معمولاً با استرس، تعارض یا احساسات منفی همراه است. در فارسی بسته به متن می توان از معادل های زیر استفاده کرد:
... [مشاهده متن کامل]
۱. معادل های رایج:
�رابطهٔ پرتنش�
�رابطهٔ آکنده از مشکل�
�رابطهٔ بحران زده�
�رابطهٔ پرکشمکش�
۲. مثال های کاربردی:
✅ EN: Their marriage was a fraught relationship filled with arguments.
✅ FA: ازدواج آن ها یک رابطهٔ پرتنش پر از جر و بحث بود.
✅ EN: The fraught relationship between the two countries led to war.
✅ FA: رابطهٔ بحران زدهٔ دو کشور به جنگ انجامید.
✅ EN: She has a fraught relationship with her father due to past conflicts.
✅ FA: او به دلیل اختلافات گذشته، رابطهٔ پرکشمکشی با پدرش دارد.
نکته
"Fraught" در این ترکیب معنایی نزدیک به �مملو از مشکل/تنش� دارد.
در متون روان شناسی یا اجتماعی ممکن است از �رابطهٔ آسیب زا� نیز استفاده شود.
deepseek
... [مشاهده متن کامل]
۱. معادل های رایج:
�رابطهٔ پرتنش�
�رابطهٔ آکنده از مشکل�
�رابطهٔ بحران زده�
�رابطهٔ پرکشمکش�
۲. مثال های کاربردی:
✅ FA: ازدواج آن ها یک رابطهٔ پرتنش پر از جر و بحث بود.
✅ FA: رابطهٔ بحران زدهٔ دو کشور به جنگ انجامید.
✅ FA: او به دلیل اختلافات گذشته، رابطهٔ پرکشمکشی با پدرش دارد.
نکته
"Fraught" در این ترکیب معنایی نزدیک به �مملو از مشکل/تنش� دارد.
در متون روان شناسی یا اجتماعی ممکن است از �رابطهٔ آسیب زا� نیز استفاده شود.
رابطه ی سخت
Humans have fraught relationship with beasts. •
If you have a fraught relationship with your job, you may be tempted to burn it all down on the way out. •