fraudulence


معنی: کلاه برداری
معانی دیگر: کلاه برداری

جمله های نمونه

1. As a result, there were excessive fraudulence and brigandage in the field of economy between all groups of people with various sly and brutal measures.
[ترجمه گوگل]در نتیجه کلاهبرداری و دزدی بیش از حد در عرصه اقتصاد بین همه اقشار مردم با اقدامات مختلف مکر و وحشیانه صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تقلب و راهزنی بیش از حد در زمینه اقتصاد بین تمام گروه های مردمی با اقدامات موذیانه و وحشیانه مختلف وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Financial deception crimes are composed with financial fraudulence crimes and the crimes of false representation.
[ترجمه گوگل]جرایم فریب مالی با جرایم کلاهبرداری مالی و جرایم وکالت کاذب تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]جنایات deception مالی با جرایم مالی تقلب و جرایم مربوط به نمایش نادرست تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The kernel of the fraudulence issue is a matter of attitudes taken by the operators. They have to keep the degree of balance between service deployment and the endurance of fraudulence.
[ترجمه گوگل]هسته موضوع تقلب موضوع نگرش اپراتورها است آنها باید میزان تعادل بین استقرار خدمات و استقامت تقلب را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]هسته مساله تقلب موضوعی است که توسط اپراتورها اتخاذ می شود آن ها باید میزان تعادل بین استقرار خدمات و استقامت of را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Section B clarifies the securities fraudulence can form a tort action.
[ترجمه گوگل]بخش B توضیح می‌دهد که تقلب در اوراق بهادار می‌تواند یک اقدام جرمی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]بخش ب توضیح می دهد که تقلب securities می تواند یک اقدام مدنی را شکل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regulation and governance fraudulence among listed companies are synergic and long - term processes.
[ترجمه گوگل]تقلب در مقررات و حاکمیت در میان شرکت‌های فهرست‌شده، فرآیندهای هم افزایی و بلندمدت هستند
[ترجمه ترگمان]مقررات و نحوه عملکرد تقلب در میان شرکت های فهرست شده در فرایندهای بلندمدت و بلند مدت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You had to be patient with the stupidities of power, with the fraudulence of business.
[ترجمه گوگل]باید در برابر حماقت های قدرت، با تقلب های تجارت صبور بود
[ترجمه ترگمان]تو باید با پرت و stupidities قدرت و the که در کار بود صبور باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Widely gathers the social public to participation, has the very strong fraudulence.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای مردم اجتماعی را به مشارکت جمع می کند، دارای تقلب بسیار قوی است
[ترجمه ترگمان]بطور گسترده مردم اجتماعی را برای مشارکت جمع آوری می کند، the بسیار قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the examination, staff are sealing examinees'names on their exam papers to prevent fraudulence.
[ترجمه گوگل]پس از معاینه، کارکنان نام امتحان شوندگان را روی برگه های امتحانی خود مهر و موم می کنند تا از تقلب جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]پس از معاینه، کارکنان در ورقه های امتحانی خود نام های examinees را مهر و موم می کنند تا از تقلب جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some of his statements are so incorrect that they border on fraudulence.
[ترجمه گوگل]برخی از اظهارات او آنقدر نادرست است که با تقلب هم مرز است
[ترجمه ترگمان]برخی از اظهارات وی به حدی نادرست هستند که در مورد تقلب قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلاه برداری (اسم)
fraud, spoof, swindle, defraudation, gaud, fraudulence, sharp practice

انگلیسی به انگلیسی

• cheating, deceitfulness, deception; intentional deception
fraudulence is the quality of being deliberately deceitful or dishonest.

پیشنهاد کاربران

۱. کلاه برداری. حقه بازی. فریب کاری. شیادی ۲. جعلی بودن. ساختگی بودن. تقلبی بودن.
مثال:
he was arrested for fraudulence
او بخاطر کلاهبرداری دستگیر شده بود .
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : defraud
✅️ اسم ( noun ) : fruad / fraudulence / fraudster
✅️ صفت ( adjective ) : fraudulent
✅️ قید ( adverb ) : fraudulently

بپرس