1. a fratricidal war
جنگ برادرکشانه (خانمان برانداز)
2. In opposition, the fratricidal strife within the Labour Party became stronger.
[ترجمه گوگل]در اپوزیسیون، نزاع برادرکشی در حزب کارگر قوی تر شد
[ترجمه ترگمان]در مخالفت، اختلاف برادر کشی در حزب کارگر قوی تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مخالفت، اختلاف برادر کشی در حزب کارگر قوی تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But boardroom fights, shareholder lawsuits and even fratricidal competition are the stuff of capitalism.
[ترجمه گوگل]اما دعواهای هیئت مدیره، دعوای حقوقی سهامداران و حتی رقابت برادرکشی از عوامل سرمایه داری است
[ترجمه ترگمان]اما جلسات هیات مدیره، دعوای سهامداران و حتی رقابت \"برادر کشی\" موارد کاپیتالیسم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما جلسات هیات مدیره، دعوای سهامداران و حتی رقابت \"برادر کشی\" موارد کاپیتالیسم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But boardroom fights, shareholder lawsuits and even fratricidal competition are the stuff of capitalism. Let the law take its course.
[ترجمه گوگل]اما دعواهای هیئت مدیره، دعوای حقوقی سهامداران و حتی رقابت برادرکشی از عوامل سرمایه داری است بگذارید قانون مسیر خود را طی کند
[ترجمه ترگمان]اما جلسات هیات مدیره، دعوای سهامداران و حتی رقابت \"برادر کشی\" موارد کاپیتالیسم هستند اجازه دهید قانون به روند خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما جلسات هیات مدیره، دعوای سهامداران و حتی رقابت \"برادر کشی\" موارد کاپیتالیسم هستند اجازه دهید قانون به روند خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The war became a prolonged, dismal, fratricidal struggle.
[ترجمه گوگل]جنگ تبدیل به یک مبارزه طولانی، اسفبار و برادرکشی شد
[ترجمه ترگمان]جنگ به جنگ طولانی و dismal و fratricidal تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنگ به جنگ طولانی و dismal و fratricidal تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Finally, the fratricidal price wars led to the short-lived brand of Pharmaceuticals in China.
[ترجمه گوگل]در نهایت، جنگ های برادرکشی قیمت منجر به برند کوتاه مدت داروسازی در چین شد
[ترجمه ترگمان]درنهایت، \"جنگ قیمت\" در چین منجر به برند - of در چین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درنهایت، \"جنگ قیمت\" در چین منجر به برند - of در چین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The case illustrates Dagestan's fratricidal war – a sorrowful cycle of killing and revenge.
[ترجمه گوگل]این پرونده جنگ برادرکشی داغستان را نشان می دهد - چرخه غم انگیز کشتار و انتقام
[ترجمه ترگمان]این مورد جنگ برادر کشی \"داغستان\" را نشان می دهد که یک چرخه دردناک از قتل و انتقام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مورد جنگ برادر کشی \"داغستان\" را نشان می دهد که یک چرخه دردناک از قتل و انتقام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The war is painful and bloody, fratricidal human should not be.
[ترجمه گوگل]جنگ دردناک و خونین است، انسان برادرکش نباید باشد
[ترجمه ترگمان]جنگ دردناک و خونین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنگ دردناک و خونین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That apart, I would hesitate to enter the traditional fratricidal debate between Edinburgh and Glasgow.
[ترجمه گوگل]جدا از این، من در ورود به بحث برادرکشی سنتی بین ادینبورگ و گلاسکو تردید دارم
[ترجمه ترگمان]جدای از آن، من در ورود به یک بحث سنتی در دانشگاه \"ادینبرگ\" و \"گلاسکو\" تردید می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جدای از آن، من در ورود به یک بحث سنتی در دانشگاه \"ادینبرگ\" و \"گلاسکو\" تردید می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Thirty years ago, China was just emerging from the nightmare of the Cultural Revolution and 30 years of fratricidal misrule.
[ترجمه گوگل]سی سال پیش، چین تازه از کابوس انقلاب فرهنگی و 30 سال سوء حکومت برادرکشی بیرون می آمد
[ترجمه ترگمان]سی سال پیش، چین تازه از کابوس انقلاب فرهنگی و حدود ۳۰ سال حکومت \"fratricidal\" بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سی سال پیش، چین تازه از کابوس انقلاب فرهنگی و حدود ۳۰ سال حکومت \"fratricidal\" بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Neither the killing of Mr Zarqawi nor any breakthrough on the political front will stop the insurgency and the fratricidal murders in their tracks.
[ترجمه گوگل]نه کشته شدن آقای زرقاوی و نه هیچ پیشرفتی در جبهه سیاسی، شورش و برادرکشی را در مسیر آنها متوقف نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]نه کشته شدن آقای الزرقاوی و نه هیچ پیشرفتی در جبهه سیاسی، شورش و قتل برادر کشی را در مسیر خود متوقف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه کشته شدن آقای الزرقاوی و نه هیچ پیشرفتی در جبهه سیاسی، شورش و قتل برادر کشی را در مسیر خود متوقف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When a violent man turning in anger strayed from Wisdom, he perished in his fratricidal fury.
[ترجمه گوگل]وقتی مردی خشن که از عصبانیت روی میآورد، از حکمت دور شد، در خشم برادرکشی خود از بین رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی مردی شدید با خشم از عقل بیرون آمد در خشم و خروش خود غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی مردی شدید با خشم از عقل بیرون آمد در خشم و خروش خود غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Are all Chinese compatriots on both sides, and if China's sovereignty and territory to be split and went to war and fratricidal on both sides of the Strait is extremely unfortunate.
[ترجمه گوگل]آیا همه هموطنان چینی در هر دو طرف هستند و اگر حاکمیت و قلمرو چین شکافته شود و در دو طرف تنگه به جنگ و برادرکشی رفته باشد بسیار مایه تاسف است
[ترجمه ترگمان]آیا همه هم وطنان چینی در هر دو طرف هستند، و اگر حاکمیت و قلمرو چین تقسیم شود و به جنگ برود و برادر کشی در هر دو طرف تنگه به شدت تاسف بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا همه هم وطنان چینی در هر دو طرف هستند، و اگر حاکمیت و قلمرو چین تقسیم شود و به جنگ برود و برادر کشی در هر دو طرف تنگه به شدت تاسف بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And the sword is really a hero compared the same root, fratricidal!
[ترجمه گوگل]و شمشیر در مقایسه با همان ریشه واقعاً یک قهرمان است، برادرکش!
[ترجمه ترگمان]و این شمشیر واقعا یک قهرمان است در قیاس با همان ریشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و این شمشیر واقعا یک قهرمان است در قیاس با همان ریشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید