frangipani

/ˌfrændʒiˈpæni//ˌfrændʒiˈpæni/

معنی: بوته یاسمن، عطر یاسمین، نوعی کلوچه
معانی دیگر: (گیاه شناسی) یاس (جنس plumeria از خانواده ی dogbane)، عطر گل یاس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: frangipani, frangipanis
(1) تعریف: a tropical American shrub or tree that bears large and very fragrant flowers.

(2) تعریف: a perfume derived from these flowers or having a similar fragrance.

(3) تعریف: a custard flavored with almonds, used for garnishing or filling cakes and tarts.

جمله های نمونه

1. Frangipani grew wild and rampant up a grey cliff of limestone above the south bank.
[ترجمه گوگل]فرانگی‌پانی به‌طور وحشی رشد کرد و در صخره‌ای خاکستری از سنگ آهک در بالای کرانه جنوبی فرو رفت
[ترجمه ترگمان]Frangipani وحشی شد و یک صخره خاکستری رنگ از سنگ آهک بالای ساحل جنوبی را شایع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. About frangipani blooms and crescent moons.
[ترجمه گوگل]درباره شکوفه های فرانجیپانی و هلال ماه
[ترجمه ترگمان]در مورد blooms frangipani و هلال ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our hotel room was decorated with flowers. Frangipani were changed daily, but what I really like is the little garden outside.
[ترجمه گوگل]اتاق هتل ما با گل تزئین شده بود فرانگی‌پانی‌ها هر روز عوض می‌شدند، اما چیزی که من واقعاً دوست دارم باغ کوچک بیرون است
[ترجمه ترگمان]اتاق هتل ما با گل تزیین شده بود Frangipani هر روز تغییر کردند، اما چیزی که من واقعا دوست دارم باغ کوچک بیرون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A balance between the aluminum and the frangipani garden in the internal courtyard has developed a stimulating spatial experience.
[ترجمه گوگل]تعادل بین آلومینیوم و باغ فرانگی‌پانی در حیاط داخلی، یک تجربه فضایی محرک ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]تعادل بین آلومینیوم و باغ frangipani در حیاط داخلی تجربه فضایی برانگیختگی را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Century Frangipani is a native tree that has been associated with Buddhist and Hindu cultures. The old twisted trunk adds to the character of the house.
[ترجمه گوگل]قرن فرانگی‌پانی درختی بومی است که با فرهنگ بودایی و هندو پیوند خورده است تنه پیچ خورده قدیمی به شخصیت خانه می افزاید
[ترجمه ترگمان]The قرن یک درخت بومی است که با فرهنگ های بودایی و هندو در ارتباط بوده است تنه خمیده و کج و معوج به شخصیت خانه می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Frangipani Fragrance. Fragrances are an inexpensive way to perfume unscented hair products and Body Oils.
[ترجمه گوگل]عطر فرانگی پانی عطرها روشی ارزان برای خوشبو کردن محصولات مو و روغن های بدن بدون عطر هستند
[ترجمه ترگمان]Frangipani Fragrance Fragrances راه ارزان برای عطر محصولات مو و روغن بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The wooden deck and the planter (frangipani tree) give a touch of nature.
[ترجمه گوگل]عرشه چوبی و گلدان (درخت فرانگی‌پانی) حسی از طبیعت می‌دهد
[ترجمه ترگمان]عرشه چوبی و گلدان (درخت frangipani)با طبیعت تماس دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some species of plants such as bougainvillea and frangipani, this can have a smell can shade the United States.
[ترجمه گوگل]برخی از گونه‌های گیاهان مانند بوگنویلا و فرانجی‌پانی، این می‌تواند بویی داشته باشد که می‌تواند ایالات متحده را تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه ترگمان]برخی از گونه های گیاهان مانند bougainvillea و frangipani می توانند در ایالات متحده می توانند بو داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I pretend I am walking over to a frangipani tree but I slow down.
[ترجمه گوگل]وانمود می‌کنم که دارم به سمت درختی می‌روم، اما سرعتم را کم می‌کنم
[ترجمه ترگمان]تظاهر می کنم که دارم به طرف یک درخت بوته یاسمن می روم، اما آهسته می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Festivals in his honour are marked by a plethora of flowers, and the lusciously scented frangipani is held sacred to him.
[ترجمه گوگل]جشنواره‌هایی که به افتخار او برگزار می‌شود با انبوهی از گل‌ها مشخص می‌شود و فرانکی‌پانی خوش‌بو و خوشبو برای او مقدس برگزار می‌شود
[ترجمه ترگمان]Festivals که در شرف او هستند از یک عالمه گل و گل های معطر معطر برای او مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By the end, she is incarcerated in an attic room, in a cold foreign country, but still dreaming of "the smell of vetivet and frangipani, of cinnamon and dust and lime trees".
[ترجمه گوگل]در پایان، او در یک اتاق زیر شیروانی، در یک کشور خارجی سرد زندانی می‌شود، اما همچنان رویای «بوی خس خس و فرنگی‌پانی، دارچین، گرد و غبار و درختان لیمو» را می‌بیند
[ترجمه ترگمان]در پایان، او در یک اتاق زیر شیروانی، در یک کشور خارجی سرد زندانی است، اما هنوز به \"بوی of و frangipani، دارچین، خاک و درختان لیمو\" فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But did he just lie back and smell the frangipani ?
[ترجمه گوگل]اما آیا او فقط دراز کشید و بوی فرانجیپانی را بو کرد؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا او فقط دراز کشیده بود و بوی بوته یاسمن می داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main section of the house is separated by the out door pool and frangipani garden.
[ترجمه گوگل]بخش اصلی خانه با استخر بیرونی و باغ فرانگی‌پانی از هم جدا شده است
[ترجمه ترگمان]بخش اصلی خانه توسط استخر در و باغ frangipani جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Warm citrus notes combine with hints of peppermint, alyssum and frangipani to create a wonderfully exhilarant scent.
[ترجمه گوگل]نت‌های گرم مرکبات با رایحه‌هایی از نعناع فلفلی، آلیسوم و فرانجی‌پانی ترکیب می‌شوند و رایحه‌ای فوق‌العاده نشاط‌آور ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مرکبات گرم با اشاراتی از نعناع، alyssum و frangipani ترکیب می شوند تا بوی عجیب و غریبی تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوته یاسمن (اسم)
frangipani

عطر یاسمین (اسم)
frangipani

نوعی کلوچه (اسم)
frangipani

انگلیسی به انگلیسی

• tropical american deciduous tree with perfumed flowers; perfume made from the flowers of the frangipani tree; australian evergreen tree; almond cream or custard used as filling in pastries

پیشنهاد کاربران

بپرس