franchisee

/ˌfrænˌtʃaɪˈziː//ˌfræntʃaɪˈziː/

دارنده ی امتیاز، امتیازدار، فرداددار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one to whom a franchise has been granted.

جمله های نمونه

1. How could I be your second franchisee?
[ترجمه Mhmd] چگونه میتوانم امتیاز دارنده دوم شما باشم؟
|
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم دومین فرنچایز شما باشم؟
[ترجمه ترگمان]چطور میتونم دومین franchisee باشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Business is booming for an Avis franchisee in the Carolinas despite well-publicized allegations of racial discrimination against customers.
[ترجمه گوگل]علیرغم اتهامات منتشر شده مبنی بر تبعیض نژادی علیه مشتریان، تجارت برای یک امتیاز دهنده Avis در کارولینای آمریکا رونق گرفته است
[ترجمه ترگمان]با وجود اتهامات عمومی تبعیض نژادی بر علیه مشتریان، کسب وکار در حال جهش برای an franchisee در کارولینا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In November, a 34-store Taco Bell franchisee in California filed for bankruptcy.
[ترجمه گوگل]در ماه نوامبر، یک مالک 34 فروشگاهی تاکو بل در کالیفرنیا درخواست ورشکستگی کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر، یک - ۳۴ franchisee در کالیفرنیا به خاطر ورشکستگی درخواست ورشکستگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the franchisee this means comparing the purchase and operation of a franchise with setting up and running his own business.
[ترجمه گوگل]برای فرنچایز، این به معنای مقایسه خرید و بهره برداری از یک حق امتیاز با راه اندازی و راه اندازی کسب و کار خود است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این به معنای مقایسه خرید و بهره برداری از یک امتیاز برای راه اندازی کسب وکار خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the franchise agreement the franchisor grants the franchisee the right to sell the product in a particular territory.
[ترجمه گوگل]بر اساس قرارداد حق رای، فرنچایز دهنده به گیرنده امتیاز حق فروش محصول در یک منطقه خاص را می دهد
[ترجمه ترگمان]در قرارداد حق امتیاز، franchisor حق فروش محصول در یک منطقه خاص را به franchisee اعطا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The new plaintiffs accuse an Avis franchisee, not the Avis system, of discrimination, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که شاکیان جدید حق امتیاز Avis و نه سیستم Avis را به تبعیض متهم می کنند
[ترجمه ترگمان]او گفت که شاکیان جدید یک Avis Avis را به دلیل تبعیض متهم می کنند، نه سیستم Avis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The diversification, along with a bunch of franchisee lawsuits over excessively marked-up food, forced Katz to bail out.
[ترجمه گوگل]تنوع، همراه با دسته ای از دعوای حقوقی حق رای دهندگان در مورد غذای بیش از حد قیمت گذاری شده، کاتز را مجبور به وثیقه کرد
[ترجمه ترگمان]این تنوع، همراه با دسته ای از lawsuits franchisee که بیش از حد بر روی مواد غذایی مشخص شده بود، کاتز را مجبور کرد که به قید وثیقه آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In fact, the franchisee is an independent store operator working for the franchisor, but without an independent's freedom to drop supplies at will.
[ترجمه گوگل]در واقع، فرنچایز یک اپراتور فروشگاه مستقل است که برای فرنچایز دهنده کار می کند، اما بدون آزادی مستقل برای رها کردن منابع به میل خود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، franchisee یک اپراتور فروشگاه مستقل است که برای the کار می کند، اما فاقد آزادی مستقل برای کاهش عرضه به اراده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the franchiser requires franchisee to sign with the franchiser (or the associated company) other franchise contracts, this type of sample contract shall be provided at the same time.
[ترجمه گوگل]اگر فرنچایز از امتیاز گیرنده بخواهد که با فرنچایز دهنده (یا شرکت مرتبط) قراردادهای فرانشیز دیگری را امضا کند، این نوع قرارداد نمونه باید در همان زمان ارائه شود
[ترجمه ترگمان]اگر the به franchisee نیاز داشته باشد تا با the (یا شرکت مربوطه)دیگر قراردادهای فرانشیز خود امضا کند، این نوع قرارداد نمونه نیز باید در همان زمان ارایه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Taiyuan Clothing City Guimet the franchisee all types of commercial brands.
[ترجمه گوگل]Taiyuan Clothing City Guimet دارای حق امتیاز همه انواع مارک های تجاری است
[ترجمه ترگمان] Taiyuan Clothing City the the all brands brands commercial of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In exchange for this right, the franchisee pays an initial fee and often monthly royalties as well to the franchiser.
[ترجمه گوگل]در ازای این حق، فرنچایز یک هزینه اولیه و اغلب حق امتیاز ماهانه را نیز به فرنچایزر می پردازد
[ترجمه ترگمان]در عوض این حق، franchisee هزینه اولیه و اغلب royalties ماهانه را به همراه the پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whether the franchisee must purchase products, services or equipment from the franchiser (or its associated company), as well as the prices and conditions.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا فرنچایز باید محصولات، خدمات یا تجهیزات را از فرنچایزر (یا شرکت مرتبط با آن) و همچنین قیمت ها و شرایط خریداری کند
[ترجمه ترگمان]این که شرکت کنندگان باید محصولات، خدمات یا تجهیزات را از شرکت franchiser (یا شرکت وابسته به آن)، و همچنین قیمت و شرایط خریداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In December 2000, our first overseas franchisee opened their restaurant in Korea.
[ترجمه گوگل]در دسامبر 2000، اولین امتیاز دهنده خارج از کشور ما رستوران خود را در کره افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]در دسامبر ۲۰۰۰، اولین franchisee خارجی ما رستوران خود را در کره افتتاح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two groups discussing what qualities a Franchisee should have.
[ترجمه گوگل]دو گروه بحث می کنند که یک فرنچایز چه ویژگی هایی باید داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دو گروه بحث می کنند که چه خصوصیاتی باید داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It covers the franchisee's territorial rights, location requirements, training schedule, fees and general obligations of the franchisee and the franchisor etc.
[ترجمه گوگل]این شامل حقوق سرزمینی فرنچایز، الزامات موقعیت مکانی، برنامه آموزشی، هزینه ها و تعهدات کلی فرنچایز گیرنده و فرنچایز دهنده و غیره است
[ترجمه ترگمان]این لایحه حقوق ارضی، الزامات مکانی، برنامه آموزشی، هزینه ها و تعهدات عمومی of و the را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who receives rights to a franchise

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) فرانچایز گیرنده
کارگزار فرانشیز
امتیاز گیرنده
دریافت کننده حق امتیاز
دریافت کننده حق الامتیاز فروش

بپرس