1. The French government has devalued the franc by 20 percent.
[ترجمه گوگل]دولت فرانسه ارزش فرانک را 20 درصد کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]دولت فرانسه میزان فرانک را تا ۲۰ درصد کاهش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The franc had been under no pressure compared with the lira and the pound.
[ترجمه گوگل]فرانک در مقایسه با لیر و پوند تحت فشار نبوده است
[ترجمه ترگمان]فرانک در مقایسه با لیره و لیره، تحت فشار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Swiss franc has remained surprisingly strong.
[ترجمه گوگل]فرانک سوئیس به طرز شگفت انگیزی قوی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]فرانک سوئیس به طرز شگفت آوری قوی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The local currency is the Swiss franc.
[ترجمه گوگل]واحد پول محلی فرانک سوئیس است
[ترجمه ترگمان]واحد پول محلی فرانک سوئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The franc is to be revalued.
[ترجمه گوگل]فرانک قرار است تجدید ارزیابی شود
[ترجمه ترگمان]فرانک قرار است revalued بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Maybe Madonna is, like Cher, what director Franc Roddam calls' a genuine blue collar actress.
[ترجمه گوگل]شاید مدونا، مانند شِر، همان چیزی باشد که کارگردان، فرانک رودام آن را یک هنرپیشه یقه آبی واقعی می نامد
[ترجمه ترگمان]شاید \"مدونا\" مانند چر چر (چر چر)، کارگردان فرانسوی Roddam، هنرپیشه واقعی یقه آبی را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the franc will not cease to exist officially until midnight on February 1 200
[ترجمه گوگل]اما فرانک به طور رسمی تا نیمه شب 1 فوریه 200 متوقف نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]اما فرانک تا نیمه شب ۱ فوریه رسما از دست نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But a spiraling deficit and weakened franc forced him to adopt austerity policies in 198
[ترجمه گوگل]اما کسری مارپیچ و تضعیف فرانک او را مجبور به اتخاذ سیاست های ریاضتی در سال 198 کرد
[ترجمه ترگمان]اما یک کسری فزاینده و فرانک ضعیف او را مجبور کرد تا سیاست های ریاضت اقتصادی را در ۱۹۸ مورد تصویب قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'd seen a 100 franc note on the mantelpiece at old Ma Scamp's place.
[ترجمه گوگل]من یک اسکناس 100 فرانکی روی شومینه در محل قدیمی ما اسکامپ دیده بودم
[ترجمه ترگمان]من یک اسکناس صد فرانکی را روی طاقچه شومینه خانه مادربزرگ دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 1994 the magazine published pictures of President Franc ois Mitterrand's illegitimate daughter.
[ترجمه گوگل]در سال 1994 این مجله تصاویری از دختر نامشروع رئیس جمهور فرانس اوآ میتران منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۴ این مجله عکس هایی از دختر نامشروع فرانسوا Franc را منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They collected their pay in five franc notes in the evening and looked for ways of spending it.
[ترجمه گوگل]آنها غروب دستمزد خود را در اسکناس پنج فرانک جمع آوری کردند و به دنبال راه هایی برای خرج کردن آن بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها دست مزد خود را در پنج اسکناس پنج فرانکی در شب جمع آوری کردند و به دنبال راه هایی برای گذراندن آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The 100 franc note features Alberto Giacometti, a 20th century Swiss artist.
[ترجمه گوگل]اسکناس 100 فرانکی آلبرتو جاکومتی، هنرمند سوئیسی قرن بیستم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اسکناس ۱۰۰ فرانکی (آلبرتو Giacometti)، هنرمند سوییسی قرن بیستم، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Not far franc Haidian he started seeing stars.
[ترجمه گوگل]فرانک هایدیان نه چندان دور او شروع به دیدن ستاره ها کرد
[ترجمه ترگمان]نه چندان دور از فرانکی که به دیدن ستارگان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Swiss franc has looked like the only paper currency that could act as a safe haven; a kind of Alpine gold.
[ترجمه گوگل]فرانک سوئیس تنها ارز کاغذی است که می تواند به عنوان یک پناهگاه امن عمل کند نوعی طلای آلپ
[ترجمه ترگمان]فرانک سوئیس به نظر می رسد تنها واحد پول کاغذی باشد که می تواند به عنوان پناه گاه امن عمل کند؛ نوعی از طلا در آلپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید