framer


درست کننده، تنظیم کننده، تدوین کننده، کالبدساز، قالب ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who frames.

(2) تعریف: (usu. cap.) someone who writes a new law, esp. one of the statesmen who helped write the U.S. Constitution.

جمله های نمونه

1. It seems that the framers of the Act wanted to update the terminology, but not to change the concept.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تدوین کنندگان قانون می خواستند اصطلاحات را به روز کنند، اما نه تغییر مفهوم
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که the قانون خواهان به روز رسانی اصطلاحات است، اما این مفهوم را تغییر نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We see therefore that the Framers were acutely conscious that the bicameral requirement and the Presentment Clauses would serve essential constitutional functions.
[ترجمه گوگل]بنابراین می بینیم که فریمرز کاملاً آگاه بودند که الزامات دو مجلسی و بندهای ارائه عملکردهای اساسی قانون اساسی را ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]از این رو می بینیم که the به شدت آگاه بودند که الزام bicameral و the های presentment به وظایف اساسی اساسی خدمت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Congressman John Bingham of Ohio was principal framer of the Equal Protection Clause.
[ترجمه گوگل]جان بینگهام، نماینده کنگره از اوهایو، تنظیم کننده اصلی بند حفاظت برابر بود
[ترجمه ترگمان]نماینده کنگره، جان بینگهام از اوهایو، رئیس اصلی بند حمایت برابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The framer did grant Congress a power to regulate commerce.
[ترجمه گوگل]تنظیم کننده به کنگره این اختیار را داد تا تجارت را تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]The به کنگره قدرت تنظیم تجارت را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He used to be a framer and middle school teacher.
[ترجمه گوگل]او قاب‌باز و معلم مدرسه راهنمایی بود
[ترجمه ترگمان]او سابقا معلم مدرسه بود و معلم دبیرستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shaoguan. My name's Nabil. I'm a framer from America.
[ترجمه گوگل]شائوگوان اسم من نبیل است من یک قاب ساز از آمریکا هستم
[ترجمه ترگمان]Shaoguan اسم من Nabil است من یک دسیسه چین از آمریکا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the time, I only knew that he was the top photo framer in our country.
[ترجمه گوگل]در آن زمان فقط می دانستم که او برترین قاب عکس کشورمان است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان فقط می دانستم که او بهترین عکسی است که در کشور ما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Note: When you initiate an IOS reload or a microcode reload, the POS interface is reset, and so is the framer.
[ترجمه گوگل]توجه: هنگامی که بارگذاری مجدد IOS یا بارگذاری مجدد میکروکد را آغاز می کنید، رابط POS و همچنین فریمر بازنشانی می شود
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید: هنگامی که یک سیستم بارگذاری مجدد IOS و یا یک ریز دستورالعمل مجدد دستورالعمل را آغاز می کنید، رابط POS دوباره راه اندازی می شود، و بنابراین the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China has got a big market and a lot of potential audience, as well as many talent framer.
[ترجمه گوگل]چین بازار بزرگی دارد و مخاطبان بالقوه زیادی دارد و همچنین استعدادهای زیادی را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]چین یک بازار بزرگ و بسیاری از مخاطبان بالقوه و نیز بسیاری از talent استعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The glass shattered, and ugh. It took it to the framer . It'll be back in a jiffy.
[ترجمه گوگل]شیشه شکست و اوه آن را به قاب ساز برد در یک لحظه برمی گردد
[ترجمه ترگمان]شیشه خرد شد و اه این را به دسیسه چین بردند به یک چشم به هم زدن بر میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I do not think Turkey can be a shaper and framer of processes on its own, and we see much more cooperation or more parallels between Turkey's position and Washington position.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی‌کنم ترکیه به تنهایی بتواند شکل‌دهنده و چارچوب‌دهنده فرآیندها باشد و ما شاهد همکاری‌های بسیار بیشتر یا تشابه‌های بیشتر بین موضع ترکیه و موضع واشنگتن هستیم
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که ترکیه بتواند a و framer از فرایندها را داشته باشد، و ما شاهد هم کاری بیشتر و یا parallels بیشتر بین موضع ترکیه و موقعیت واشنگتن خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Televised documentary derives from movies, the early homiletic works became a tool for framer to realize their propaganda purpose.
[ترجمه گوگل]مستندهای تلویزیونی برگرفته از فیلم‌ها، آثار هومیلیتیک اولیه ابزاری برای قاب‌بازها شد تا هدف تبلیغاتی خود را محقق کند
[ترجمه ترگمان]مستند Televised از فیلم ها ناشی می شود، کاره ای اولیه homiletic ابزاری برای framer برای تحقق اهداف تبلیغاتی خود تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] دستگاه پروژکتور فیلم
[برق و الکترونیک] قاب ساز وسیله ای برای تنطیم تجهیزات نمابر تجهیزات نمابر به گونه ای که شروع و پایان یک خط تصویر کپی مشابه با خط متناظر روی تصویر اصلی باشد .

انگلیسی به انگلیسی

• person who makes frames

پیشنهاد کاربران

بپرس