framed


ساخته، درست شده

جمله های نمونه

1. a law framed to equalize the tax burden
قانونی که برای تعدیل فشار مالیات (بر مردم) تدوین شده است

2. his lips framed the words
با لبانش الفاظ را بیان می کرد.

3. to show off, he had framed his doctorate diploma
برای پز دادن دانش نامه ی دکتری خود را قاب کرده بود.

4. i am innocent and i have been framed
من بیگناهم و برایم پاپوش درست کرده اند.

5. I didn't do the job, I've been framed up.
[ترجمه گوگل]من کار را انجام ندادم، من را فریب داده اند
[ترجمه ترگمان]من کار رو انجام ندادم، براش پاپوش درست کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I keep meaning to get that photo framed.
[ترجمه گوگل]من به این فکر می کنم که آن عکس را قاب کنم
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که آن عکس را قاب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her charming face was framed with raven hair.
[ترجمه گوگل]چهره جذاب او با موهای ریون قاب شده بود
[ترجمه ترگمان]صورت زیبایش با موهای مشکی چسبانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her pale face was framed by raven locks.
[ترجمه گوگل]صورت رنگ پریده اش با قفل های زاغ قاب شده بود
[ترجمه ترگمان]صورت رنگ پریده اش توسط قفل raven قاب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sarah's face was framed by her long dark hair.
[ترجمه گوگل]صورت سارا با موهای تیره بلندش قاب شده بود
[ترجمه ترگمان]صورت سارا توسط موهای بلند سیاهش قاب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the wall is a large framed photograph.
[ترجمه گوگل]روی دیوار یک عکس قاب بزرگ است
[ترجمه ترگمان]روی دیوار یک عکس قاب بزرگ قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm going to get the picture framed .
[ترجمه گوگل]میرم عکس رو قاب بگیرم
[ترجمه ترگمان]می خواهم عکس را قاب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She framed Tom for something he never did.
[ترجمه گوگل]او تام را برای کاری که هرگز انجام نداده بود قاب گرفت
[ترجمه ترگمان]برای کاری که انجام نداده بود برای تام پاپوش درست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The two men were framed for murder.
[ترجمه گوگل]این دو مرد به قتل متهم شدند
[ترجمه ترگمان]دو مرد برای قتل پاپوش درست کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He claimed he'd been framed by the police.
[ترجمه گوگل]او مدعی شد که توسط پلیس فریب خورده است
[ترجمه ترگمان]اون ادعا می کرد که توسط پلیس پاپوش درست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] کنج دار

انگلیسی به انگلیسی

• enclosed in a frame (i.e. a picture); falsely incriminated, set up (slang); constructed, built; fashioned; formulated

پیشنهاد کاربران

( تدوین کردن/قرار دادن ) در چارچوبِ
یعنی ارائه مدارک جعلی یا شهادت نادرست به منظور اثبات دروغین مجرم بودن کسی
واسه کسی پاپوش درست کردن
پاپوش کردن
ساخته، درست شده

بپرس