foyer

/ˌfɔɪər//ˈfoɪeɪ/

معنی: مرکز اجتماع، راهرو بزرگ، سرسرای تاتر
معانی دیگر: (به ویژه در هتل یا تئاتر و سینما یا ساختمان های آپارتمانی) سرسرا، لابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a lobby, esp. of a theater or hotel; anteroom.
مشابه: hall, lobby

(2) تعریف: an entrance hall; vestibule.
مشابه: hall

جمله های نمونه

1. He got up and went out into the foyer.
[ترجمه گوگل]بلند شد و به داخل سالن رفت
[ترجمه ترگمان]برخاست و به سرسرا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'll meet you in the foyer at 7 o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت 7 در سرسرا می بینمت
[ترجمه ترگمان]ساعت ۷ توی راهرو میبینمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Late arrivals must wait in the foyer.
[ترجمه گوگل]دیر رسیدن باید در سرسرا منتظر بماند
[ترجمه ترگمان]دیر رس ما باید در سرسرا منتظر می ماندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stay in the foyer if you wish, but bear in mind the performance begins in two minutes.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل در سالن بمانید، اما به خاطر داشته باشید که اجرا در دو دقیقه شروع می شود
[ترجمه ترگمان]اگر مایل باشید در سرسرا بمانید، اما در نظر داشته باشید که نمایش در دو دقیقه اول شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We arranged to meet up in the foyer of the Hyatt hotel.
[ترجمه گوگل]قرار گذاشتیم که در سرسرای هتل حیات همدیگر را ببینیم
[ترجمه ترگمان]ما ترتیبی دادیم که در سرسرای هتل hyatt ملاقات کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Access to the restrooms is through the foyer.
[ترجمه گوگل]دسترسی به سرویس های بهداشتی از طریق سرسرا انجام می شود
[ترجمه ترگمان]دسترسی به سرویس های بهداشتی از طریق سرسرا انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'll see you downstairs in the foyer in half an hour.
[ترجمه گوگل]نیم ساعت دیگه میبینمت طبقه پایین سرسرا
[ترجمه ترگمان]نیم ساعت دیگه توی راهرو میبینمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A gaggle of journalists sit in a hotel foyer waiting impatiently.
[ترجمه گوگل]جمعی از روزنامه نگاران در سرسرای هتل نشسته اند و بی صبرانه منتظرند
[ترجمه ترگمان]یک دسته روزنامه نگاران در سرسرای هتل منتظر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll meet you in the foyer.
[ترجمه گوگل]من تو را در سرسرا ملاقات خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]توی راهرو میبینمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We were standing in a foyer outside the faculty lounge.
[ترجمه گوگل]ما در یک سالن بیرون از سالن دانشکده ایستاده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما در سرسرا بیرون از سالن استراحت ایستاده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Other facilities include air conditioned foyer, a licensed bar, shop and fast food servery.
[ترجمه گوگل]سایر امکانات عبارتند از سرسرای مجهز به تهویه مطبوع، بار دارای مجوز، فروشگاه و فست فود
[ترجمه ترگمان]سایر تسهیلات شامل سرسرا مشروط هوا، یک میخانه دارای مجوز، فروشگاه و فست فود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. About 200 tourists were gathered in the main foyer of the White House.
[ترجمه گوگل]حدود 200 گردشگر در سرسرای اصلی کاخ سفید جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۰۰ گردشگر در سرسرا اصلی کاخ سفید جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Auguste had lingered hopefully in the foyer hoping Araminta might appear.
[ترجمه گوگل]آگوست امیدوارانه در سرسرای خانه مانده بود و امیدوار بود که آرامینتا ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]او گوست امیدوارانه در سرسرا درنگ کرده بود و امیدوار بود که Araminta ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They can sit in a foyer until they are needed for extra seating.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند در یک سالن بنشینند تا زمانی که برای صندلی اضافی مورد نیاز باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند در سرسرا بمانند تا برای نشستن بیشتر مورد نیاز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When the doors opened he charged across the foyer, scattering people, and disappeared into Fleet Street.
[ترجمه گوگل]وقتی درها باز شد، او در سرسرا حرکت کرد، مردم را پراکنده کرد و در خیابان فلیت ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که درها باز شدند، او به سرسرا رسید، مردم را متفرق کرد و در خیابان فلیت ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرکز اجتماع (اسم)
community center, foyer

راهرو بزرگ (اسم)
foyer

سرسرای تاتر (اسم)
foyer

انگلیسی به انگلیسی

• entrance hall, vestibule, anteroom, lobby
the foyer of a large building such as a theatre, cinema, or hotel is the large area just inside the main doors where people meet or wait.

پیشنهاد کاربران

foyer 2 ( n ) =a large open space inside the entrance of a theater or hotel where people can meet or wait, e. g. I'll meet you in the foyer at 7 o'clock.
foyer
foyer 1 ( n ) ( fɔɪər ) =an entrance hall in a private house or apartment
foyer
سالن ورودی
لابی - راهروی بزرگِ جلوی در ورودی خانه، هتل، سینما و . . .
noun
an entrance hall or other open area in a building used by the public, especially a hotel or theatre
"the foyer of the concert hall"
...
[مشاهده متن کامل]

Similar:
entrance hall
hall
hallway
entrance
entry
porch
portico
.
NORTH AMERICAN
an entrance hall in a house or flat.

بپرس