foxtrot

/ˈfɑːkstrɑːt//ˈfɑːkstrɑːt/

معنی: یورتمه اهسته اسب، رقص فوکس ترات
معانی دیگر: فکس ترت:یکجوررقص امریکایی، (اسب سواری) یورتمه ی آهسته، یورتمه اهسته اسب، رقص فوکس ترات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a ballroom dance in four-four time, consisting of a variety of short and long steps.

(2) تعریف: the music that accompanies such a dance.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: fox-trots, fox-trotting, fox-trotted
• : تعریف: to dance a fox trot.

جمله های نمونه

1. Arthur Murray taught the foxtrot, the tango and the waltz.
[ترجمه گوگل]آرتور موری فاکستروت، تانگو و والس را آموزش داد
[ترجمه ترگمان]آرتور موری رقص فاکس ترات و رقص والس را یاد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The foxtrot is a beautiful dance.
[ترجمه گوگل]فاکستروت رقص زیبایی است
[ترجمه ترگمان]رقص فاکس ترات، رقص قشنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the big middle room was a dance floor, with colored lights and a few gook couples doing the fox-trot.
[ترجمه گوگل]در اتاق بزرگ وسط یک زمین رقص بود، با چراغ های رنگی و چند زوج گوک که روباه تروت انجام می دادند
[ترجمه ترگمان]در اتاق بزرگ وسطی، سالن رقص بود، با نوره ای رنگارنگ و چند زوج که به دنبال روباه می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That night, soldiers forgot their dead comrades, and their fox-trot partners forgot they would soon be alone again.
[ترجمه گوگل]آن شب، سربازان رفقای مرده خود را فراموش کردند، و شرکای روباه تروت آنها فراموش کردند که به زودی دوباره تنها خواهند شد
[ترجمه ترگمان]آن شب سربازان رفقای dead را فراموش کرده بودند و fox their فراموش کرده بودند که باز تنها خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In dance halls people were dancing the shimmy, the fox-trot, the Charleston.
[ترجمه گوگل]در سالن‌های رقص مردم در حال رقصیدن شیمی، روباه تروت، چارلستون بودند
[ترجمه ترگمان]در سالن رقص، مردم تاب حال می رقصیدند، رقص فاکس، یورتمه رو، چارلزتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fischer was playing in dance studios, working weekends in fox-trot bands.
[ترجمه گوگل]فیشر در استودیوهای رقص می نواخت و آخر هفته ها در گروه های فاکس ترات کار می کرد
[ترجمه ترگمان]فیشر در استودیوهای رقص، تعطیلات آخر هفته در باندهای روباه بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The next dance was a foxtrot, but they continued to dance slowly.
[ترجمه گوگل]رقص بعدی فوکستروت بود، اما آنها به آرامی به رقصیدن ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]رقص بعدی چند foxtrot بود اما به آرامی شروع به رقصیدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tom rolled to his feet thickest smoke. Team Foxtrot followed.
[ترجمه گوگل]تام غلیظ ترین دود را به پا کرد تیم فاکستروت دنبال شد
[ترجمه ترگمان]تام با احتیاط از جایش بلند شد تیم ضربت اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All members of Team Foxtrot showed skyrocketing pulses and blood pressures.
[ترجمه گوگل]تمام اعضای تیم فاکستروت نبض و فشار خون سر به فلک کشیده را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]تمامی اعضای تیم Foxtrot به شدت نبض و فشار خون را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Traditional dances include the waltz, quickstep, tango, foxtrot, and so on.
[ترجمه گوگل]رقص های سنتی شامل والس، کویک استپ، تانگو، فاکستروت و غیره است
[ترجمه ترگمان]رقص های سنتی شامل والس، quickstep، تانگو، foxtrot و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's called the foxtrot.
[ترجمه گوگل]به آن فاکستروت می گویند
[ترجمه ترگمان]به این میگن فاکس ترات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dancers are jumping up and down, no comparison to our foxtrots or waltzes.
[ترجمه گوگل]رقصنده ها بالا و پایین می پرند، هیچ مقایسه ای با فاکستروت ها یا والس های ما نیست
[ترجمه ترگمان]رقاص ها در حال پریدن و پایین پریدن هستند، نه مقایسه با foxtrots یا waltzes
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She got up and they completed a rather formal foxtrot amid the strange gyrations of the more experimental couples.
[ترجمه گوگل]او بلند شد و در میان چرخش‌های عجیب زوج‌های تجربی‌تر، یک فاکستروت نسبتاً رسمی را انجام دادند
[ترجمه ترگمان]از جا برخاست و در میان the عجیب و عجیب زوج های more، یک foxtrot نسبتا رسمی را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یورتمه اهسته اسب (اسم)
foxtrot

رقص فوکس ترات (اسم)
foxtrot

انگلیسی به انگلیسی

• ballroom dance made up of combinations of fast and slow steps; pace between trotting and walking
dance the foxtrot
type of dance

پیشنهاد کاربران

( a piece of music for ) a type of formal ballroom dance that combines short, quick steps with longer ones in various patterns
فاکس ترات نوعی رقص مترقی و نَرم با حرکات روان پیوسته است که معمولاً با موسیقی آوازی گروه های بزرگ اجرا می شد. این رقص به لحاظ فرم شبیه والس است با این تفاوت که ریتم آن به جای ۳/۴، ۴/۴ است.
...
[مشاهده متن کامل]

فاکسترات در دهه ۱۹۱۰ رواج یافت، در دهه ۱۹۳۰ به اوج محبوبیت رسید و همچنان به حیات خود ادامه می دهد.

foxtrot
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/foxtrot• https://en.wikipedia.org/wiki/Foxtrot

بپرس