1. the fox came out of his hole
روباه از شبگاه خود بیرون آمد.
2. the fox outwitted the hounds
روباه (با حیله گری) سگ های تازی را اغفال کرد.
3. the fox was beset by farmers wielding clubs
روباه توسط روستاییان چماق به دست احاطه شده بود.
4. a sly fox
یک روباه مکار
5. set the fox to watch the goose
گوشت را دست گربه سپردن
6. he disposed of the fox with one blow to the head
او روباه را با یک ضربه به سرش خلاص کرد.
7. the dogs holed the fox
سگ ها روباه را به سوراخی راندند.
8. our neighbor was an old fox
همسایه ی ما پیر نیرنگ بازی بود.
9. the silver phase of the red fox
رنگامه ی نقره فام روباه قرمز
10. in full bay, the hounds followed the fox
سگ های تازی زوزه کنان در تعقیب روباه بودند.
11. A fox may grow grey, but never good.
[ترجمه گوگل]روباه ممکن است خاکستری شود، اما هرگز خوب نیست
[ترجمه ترگمان]شاید یک روباه خاکستری به نظر برسد، اما هیچ وقت خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The sleeping fox catches no poultry.
[ترجمه گوگل]روباه خفته مرغی نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]روباه در خواب به مرغ و ماکیان اعتنا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The fox changes his skin but not his habit.
[ترجمه گوگل]روباه پوست خود را تغییر می دهد اما عادت خود را تغییر نمی دهد
[ترجمه ترگمان]روباه پوستش را عوض می کند، اما عادت او نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The fox is known by his brush.
[ترجمه گوگل]روباه را با قلم موش می شناسند
[ترجمه ترگمان]روباه با قلم خودش شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The fox may grow grey, but never good.
[ترجمه گوگل]روباه ممکن است خاکستری شود، اما هرگز خوب نیست
[ترجمه ترگمان]روباه می تواند خاکستری شود، اما هیچ وقت خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The fox’s wiles will never enter the lion’s head.
[ترجمه گوگل]نیرنگ های روباه هرگز وارد سر شیر نمی شود
[ترجمه ترگمان]نیرنگ روباه هرگز به سر شیر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Though the fox run, the chicken hath wings.
[ترجمه گوگل]گرچه روباه می دود، مرغ بال دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه روباه فرار می کند، بال مرغ دارد بال می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید