fourth estate

/ˈfɔːrθəˈsteɪt//fɔːθɪˈsteɪt/

(در دموکراسی) پایه ی چهارم (یعنی مطبوعات) (سه پایه ی دیگر: قضائیه و مقننه و مجریه)، مطبوعات عمومی، نشریات ملی، رکن چهارم مشروطیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the news media of a country, considered as an entity with political power.

جمله های نمونه

1. Once again the Fourth Estate was being wined and dined by an Fteam today, this time by Sauber.
[ترجمه گوگل]امروز بار دیگر توسط یک Fteam، این بار توسط Sauber، چهارمین استیت شراب و ناهار می‌خورد
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، طبقه چهارم، که امروز با an شام خورده بود، امروز با Sauber شام خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A fourth estate is being planned in Tuen Mun.
[ترجمه گوگل]املاک چهارم در توئن مون در حال برنامه ریزی است
[ترجمه ترگمان]یک ملک چهارم در Tuen Mun برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If journalists were the Fourth Estate, bloggers are becoming the Fifth Estate.
[ترجمه گوگل]اگر روزنامه نگاران طبقه چهارم بودند، وبلاگ نویسان در حال تبدیل شدن به طبقه پنجم هستند
[ترجمه ترگمان]اگر روزنامه نگاران طبقه چهارم باشند، وبلاگ نویسان در حال تبدیل شدن به پنجمین طبقه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fourth estate long ago declared this war unwinnable.
[ترجمه گوگل]ایالت چهارم مدت ها پیش این جنگ را غیرقابل پیروزی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]ملک چهارم مدت ها پیش این جنگ را unwinnable اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Must try harder, gentlemen of the Spanish sporting fourth estate.
[ترجمه گوگل]باید بیشتر تلاش کنید، آقایان از ورزشگاه چهارم اسپانیا
[ترجمه ترگمان]آقایان، باید سخت تر تلاش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What ethical principles have journalists traditionally adhered to given their central role as the "fourth estate" between governments and publics?
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران با توجه به نقش محوری خود به عنوان «رابطه چهارم» بین دولت ها و مردم، به طور سنتی به چه اصول اخلاقی پایبند بوده اند؟
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، روزنامه نگاران به طور سنتی به نقش اصلی خود به عنوان \"ملک چهارم\" بین دولت ها و مردم پایبند هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 20 the slumbering Fourth Estate awakes to make its first and final stand.
[ترجمه گوگل]در سال 20، چهارمین استیت در حال خواب بیدار می شود تا اولین و آخرین جایگاه خود را بسازد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰، طبقه چهارم به خواب می رود تا جایگاه اول و نهایی خود را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The term Fourth Estate refers to the press, both in its explicit capacity of advocacy and in its implicit ability to frame political issues.
[ترجمه گوگل]اصطلاح چهارمین قدرت به مطبوعات اطلاق می‌شود، هم از نظر ظرفیت صریح حمایت و هم در توانایی ضمنی‌اش در چارچوب‌بندی مسائل سیاسی
[ترجمه ترگمان]اصطلاح طبقه چهارم به مطبوعات، هم در ظرفیت صریح حمایت و هم در توانایی ضمنی آن برای چارچوب مسایل سیاسی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. American presidential candidates have to be aware of the tremendous influence of the fourth estate.
[ترجمه گوگل]نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا باید از نفوذ فوق العاده ایالت چهارم آگاه باشند
[ترجمه ترگمان]نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا باید از تاثیر بسیار زیاد ملک چهارم آگاه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gallery in which the reporters sit has become a fourth estate of the realm.
[ترجمه گوگل]گالری که خبرنگاران در آن می نشینند، به چهارمین جایگاه این قلمرو تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]نمایشگاهی که خبرنگاران در آن می نشینند، بخش چهارم قلمرو این کشور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In 200 26 Asian journalists were killed in the line of duty, according to the International Press Institute, making Asia even deadlier than the Middle East for the fourth estate.
[ترجمه گوگل]به گفته مؤسسه مطبوعاتی بین‌المللی، در سال 200، 26 روزنامه‌نگار آسیایی در حین انجام وظیفه کشته شدند، که آسیا را حتی مرگبارتر از خاورمیانه برای دولت چهارم کرد
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش موسسه بین المللی پرس، در حدود ۲۰۰ خبرنگار آسیای میانه در حین انجام وظیفه کشته شده اند که آسیا را حتی از خاور میانه نسبت به خاور میانه کشنده تر ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• public press

پیشنهاد کاربران

"Fourth Estate" refers to the press and news media, both in their explicit capacity of advocacy and in their implicit ability to frame political issues.
�قدرت چهارم� به مطبوعات و رسانه های خبری اشاره دارد، هم در نقش آشکارشان به عنوان مدافع و هم در توانایی ضمنی شان برای شکل دادن به مسائل سیاسی.
...
[مشاهده متن کامل]

به طور استعاری، این عبارت نشان می دهد که مطبوعات قدرت قابل توجهی در جامعه دارند، مشابه سه قدرت دیگر ( روحانیت، اشراف و عوام ) در تاثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیمات سیاسی.
این اصطلاح از مفهوم سنتی اروپایی سه قدرت قلمرو ناشی می شود: روحانیت، اشراف و عوام. مطبوعات بعداً به عنوان �قدرت چهارم� به دلیل نقش تاثیرگذارشان اضافه شدند.
مترادف: The press, the media, journalism
متضاد: Private communication, confidential information, non - public communication
مثال؛
"The Fourth Estate plays a crucial role in a democracy by keeping the public informed. "
"Without a free Fourth Estate, holding those in power accountable becomes difficult. "

The "fourth estate" refers to the media, especially journalism, as a collective and influential force in society that operates independently of the government. The term is often used to highlight the role of the media in providing information, analysis, and scrutiny of political, social, and economic activities.
...
[مشاهده متن کامل]

Historically, the three traditional estates of the realm were the clergy, the nobility, and the commoners. The "fourth estate" emerged as a concept to recognize the growing influence of the press as a powerful and independent entity shaping public opinion and holding those in power accountable.

بپرس