foursquare

/ˈfɔːrskwer//ˈfɔːskweə/

معنی: چهار ضلعی، چهار گوش، مربع، مربع، چهار گوش، چهار ضلعی
معانی دیگر: به طور صریح، با صراحت، رک، مصممانه، کاملا مربع، چهار گوشه ی کامل، (کاملا) چهارگوش، رک و راست، بی شیله پیله، راستگو، صادق، بی رودربایستی، صریح، محکم، قرص، پابرجا، استوار، پراراده، لوزی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having four equal sides that meet in four right angles; square.

(2) تعریف: firm and unequivocal.

- They gave the candidate a foursquare endorsement.
[ترجمه گوگل] آنها به نامزد تأیید چهار ضلعی دادند
[ترجمه ترگمان] آن ها به نامزدها رای مثبت دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: blunt and candid.
مشابه: candid

- He spoke his mind like the foursquare fellow that he is.
[ترجمه گوگل] او عقیده خود را مانند هموطن چهار ضلعی که هست بیان کرد
[ترجمه ترگمان] او ذهن خود را مثل مربع شکلی که هست صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: in a forthright and unambiguous manner.

جمله های نمونه

1. a foursquare approach
روش صادقانه

2. He stood four-square behind the Prime Minister in the dispute.
[ترجمه گوگل]او در این اختلاف چهار مربع پشت نخست وزیر ایستاد
[ترجمه ترگمان]او چهار میدان پشت سر نخست وزیر در این مناقشه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new hut stood four-square in the corner of the garden.
[ترجمه گوگل]کلبه جدید چهار مربع در گوشه باغ ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه جدید چهار مربع در گوشه باغ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hut stood four-square in a corner of the garden.
[ترجمه گوگل]کلبه چهار مربع در گوشه ای از باغ ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]کلبه چهار مربع در گوشه باغ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The architecture tends to be four-square and unimaginative.
[ترجمه گوگل]معماری چهار مربع و بدون تخیل است
[ترجمه ترگمان]این معماری تمایل دارد چهار نوع میدان و قوه تخیل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The responsibility lies four-square with the government.
[ترجمه گوگل]مسئولیت چهار مربع بر عهده دولت است
[ترجمه ترگمان]این مسئولیت چهار میدان با دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was a four-square and formidable hero.
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان چهار مربع و مهیب بود
[ترجمه ترگمان]او یک قهرمان چهار مربع با هیبت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They stood four-square behind their chief, and they would not accept pressure on him to resign.
[ترجمه گوگل]چهار مربع پشت سر رئیسشان ایستادند و فشار بر او برای استعفا را نمی پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها چهار میدان پشت سر فرمانده خود قرار داشتند، و آن ها فشار بر او را قبول نکردند تا استعفا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another La Plata station, quite different, four-square and concrete, belonged to the provincial government's metre-gauge railway.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ایستگاه های لاپلاتا، کاملاً متفاوت، چهار مربع و بتنی، متعلق به راه آهن متری دولت استانی بود
[ترجمه ترگمان]یک ایستگاه دیگر لا پلاتا که کاملا متفاوت است، چهار متر مربع و بتونی، متعلق به راه آهن metre متر دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Deccan developed a distinctively four-square stone-built style.
[ترجمه گوگل]دکن یک سبک متمایز چهار مربعی با سنگ ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این دکان یک سبک منحصر به فرد چهار مربعی شکل ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The shamrock might better be seen as a four-square field, with customers being, as he suggested, the fourth element.
[ترجمه گوگل]شبدر بهتر است به عنوان یک میدان چهار مربع دیده شود، که مشتریان، همانطور که او پیشنهاد کرد، عنصر چهارم هستند
[ترجمه ترگمان]شبدر ممکن است به عنوان یک میدان چهار می دانی در نظر گرفته شود که در آن مشتریان، همان طور که او پیشنهاد کرده بود، چهارمین عامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foursquare users confirm that they want to publish their location on Twitter every time they check-in.
[ترجمه گوگل]کاربران Foursquare تأیید می‌کنند که می‌خواهند هر بار که چک می‌کنند موقعیت مکانی خود را در توییتر منتشر کنند
[ترجمه ترگمان]کاربران Foursquare تایید می کنند که می خواهند هر بار که چک می کنند، مکان خود را در تویی تر منتشر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Foursquare could, of course, change their roadmap at any moment, but here's our speculation of what you can expect in the coming weeks and months.
[ترجمه گوگل]مطمئناً Foursquare می‌تواند نقشه راه خود را در هر لحظه تغییر دهد، اما در اینجا حدس و گمان ما از آنچه می‌توانید در هفته‌ها و ماه‌های آینده انتظار داشته باشید است
[ترجمه ترگمان]چهار چهار ضلعی می توانند در هر لحظه، نقشه راه خود را تغییر دهند، اما در اینجا گمانه زنی درباره آنچه که در هفته های آینده و ماه ها انتظارش را دارید، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Foursquare provides a unique opportunity for any business to add location-based tips and reminders for their "friends" and other users who happen to see the tips in their apps.
[ترجمه گوگل]Foursquare یک فرصت منحصر به فرد برای هر کسب و کاری فراهم می کند تا نکات و یادآوری های مبتنی بر مکان را برای "دوستان" خود و سایر کاربرانی که اتفاقاً نکات را در برنامه های خود مشاهده می کنند، اضافه کند
[ترجمه ترگمان]چهار ضلعی فرصتی منحصر به فرد برای هر کسب وکار برای افزودن نکاتی مربوط به مکان و یاد آوری برای \"دوستان\" و سایر کاربرانی که برای دیدن نکات در برنامه های خود اتفاق می افتند، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهار ضلعی (اسم)
foursquare, tetrahedron

چهار گوش (اسم)
square, quad, quadrant, quadrangle, foursquare, quadrate

مربع (اسم)
square, quadrangle, foursquare

مربع (صفت)
square, foursquare, quadrangular

چهار گوش (صفت)
square, quadripartite, foursquare, quadrilateral, quadrate

چهار ضلعی (صفت)
foursquare, quadrilateral, tetrahedral

انگلیسی به انگلیسی

• square
square-shaped; steady; blunt, forthright
frankly, openly, bluntly
steadfast; frank, outspoken
if something is four-square, it looks solid and square in shape.
something that is four-square is straight and placed or balanced firmly on something.
if something is four-square it is strong and steady, and unlikely to be affected by changing situations.

پیشنهاد کاربران

بپرس