صفت ( adjective )
• (1) تعریف: having four hands; quadrumanous.
• (2) تعریف: for four players.
- a four-handed card game
[ترجمه گوگل] یک بازی با ورق چهار دست
[ترجمه ترگمان] یک بازی ورق چهار وجهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک بازی ورق چهار وجهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: for four hands, as a piece of piano music.