fount

/faʊnt//faʊnt/

معنی: مخزن، منبع، چشمه، فواره
معانی دیگر: (شعر قدیم) فواره، (انگلیس) رجوع شود به: font2، یکدست حروف هم شکل وهم اندازه درچاپخانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a source of water, such as a spring; fountain.
مشابه: spring

(2) تعریف: an abundant source of anything.
مشابه: mine, well

- She is a fount of knowledge on the subject.
[ترجمه گوگل] او منبع دانش در این زمینه است
[ترجمه ترگمان] او سرچشمه دانش در مورد موضوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. To the young boy his father was the fount of all knowledge.
[ترجمه گوگل]برای پسر جوان، پدرش منبع همه دانش بود
[ترجمه ترگمان]پدرش سرچشمه همه دانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's renowned as the fount of all knowledge on the disease.
[ترجمه گوگل]او به عنوان منبع همه دانش در مورد این بیماری مشهور است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان سرچشمه همه دانش در مورد این بیماری مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The monarch was also entitled, as the fount of Justice, to the profits of his lawcourts.
[ترجمه گوگل]پادشاه همچنین به عنوان منبع عدالت، مستحق منافع دادگاه های خود بود
[ترجمه ترگمان]پادشاه نیز به عنوان سرچشمه عدالت، به سود of لقب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dada released an amazing fount of creativity that had been largely repressed by the ethics of previous centuries.
[ترجمه گوگل]دادا منبع شگفت انگیزی از خلاقیت را منتشر کرد که تا حد زیادی توسط اخلاق قرن های گذشته سرکوب شده بود
[ترجمه ترگمان]Dada منبع فوق العاده ای از خلاقیت را منتشر کرد که تا حد زیادی تحت تاثیر اصول اخلاقی قرن گذشته سرکوب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cassie Willmott, the fount of all knowledge.
[ترجمه گوگل]Cassie Willmott، منبع همه دانش
[ترجمه ترگمان]کسی Willmott، سرچشمه همه دانش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She treats him as if he were the fount of all knowledge .
[ترجمه گوگل]با او طوری رفتار می کند که گویی او منبع همه دانش است
[ترجمه ترگمان]طوری با او رفتار می کند که انگار سرچشمه همه دانش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old man is a fount of wisdom.
[ترجمه گوگل]پیرمرد منبع حکمت است
[ترجمه ترگمان]پیرمرد، سرچشمه حکمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sacred fount of untold power, It'saturated every fiber of our being.
[ترجمه گوگل]چشمه‌ای مقدس از قدرتی ناگفته، تمام فیبرهای وجود ما را اشباع کرده است
[ترجمه ترگمان]سرچشمه مقدس قدرت ناگفته، همه fiber بودن ما را اشباع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That old man is a fount of wisdom.
[ترجمه گوگل]آن پیرمرد منبع حکمت است
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد، سرچشمه حکمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Digital fount ( font ) : A typeface fount converted to digital form for storage on magnetic medium.
[ترجمه گوگل]فونت دیجیتال (فونت): فونتی با فونت که به شکل دیجیتالی برای ذخیره در محیط مغناطیسی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]منبع دیجیتالی (فونت): یک منبع typeface به فرم دیجیتالی برای ذخیره سازی در محیط مغناطیسی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her speeches have ever been a fount of inspiration to her audiences.
[ترجمه گوگل]سخنرانی های او همیشه منبع الهام برای مخاطبانش بوده است
[ترجمه ترگمان]سخنرانی های وی تا به حال، سرچشمه الهامی برای مخاطبان او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bar-Ilan University is the fount of the right-wing political teaching in Israel, who is the stage for a speech that offer one important shift made in otherwise heavy show of movability.
[ترجمه گوگل]دانشگاه بار-ایلان سرچشمه آموزه های سیاسی جناح راست در اسرائیل است، که صحنه سخنرانی است که تغییر مهمی را در نمایش سنگین تحرک ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]دانشگاه Bar - Ilan، سرچشمه آموزش سیاسی جناح راست در اسرائیل است، که مرحله ای برای سخنرانی است که یک تغییر مهم را به نمایش سنگینی از movability ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Miss White: Leehom, I just fount out I won a scholarship from Williams College.
[ترجمه گوگل]خانم وایت: لیهوم، تازه فهمیدم بورسیه تحصیلی از کالج ویلیامز گرفتم
[ترجمه ترگمان]خانم وایت، من دارم میرم بیرون از دانشگاه ویلیامز یه بورس تحصیلی گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Resident fount : In laser printers, founts which are suppiled by the manufacturer. Also known as Internal fount.
[ترجمه گوگل]فونت مقیم: در پرینترهای لیزری، فونت هایی که توسط سازنده عرضه می شوند همچنین به عنوان فونت داخلی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]منبع مقیم: در چاپگرهای لیزری، founts که از تولید کننده ساخته شده اند همچنین به عنوان منبع داخلی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخزن (اسم)
store, reservoir, storeroom, storehouse, repository, pool, cache, warehouse, depot, tank, storage, repertory, fount, magazine, watering place, depository, fountain, stank, wareroom

منبع (اسم)
original, cause, rill, source, provenance, fount, fountainhead, wellspring, headspring, quarry, parent, wellhead

چشمه (اسم)
well, source, opening, spring, fount, fountain, font, mesh, mineral spring, springhead, wellhead

فواره (اسم)
spout, jet, fount, waterworks, fountain, jet of water

انگلیسی به انگلیسی

• fountain, source
if you describe a person or thing as the fount of something, you mean that they are the best source or supply of it; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس