1. ali found himself at a strange crossroads because he had to choose between love and duty
علی خود را بر سر دو راهی عجیبی یافت چون می بایستی میان عشق و وظیفه یکی را انتخاب می کرد.
2. children found it a novelty and a satisfaction to work in the factory
کار کردن در کارخانه برای بچه ها تازگی داشت و موجب خشنودی آنان گردید.
3. diamonds found on a bed of coal
الماس هایی که بر بستری (لایه ای) از زغال سنگ یافت می شود
4. he found a more effectual way of writing stories
او راه موثرتری را برای داستان نویسی پیدا کرد.
5. he found a small pebble of agate
یک قطعه عقیق کوچک پیدا کرد.
6. he found an outlet for his anger in chopping wood
با هیزم شکنی خشم خود را فرو می نشاند.
7. he found enough strength to climb to the summit
او نیروی لازم برای رسیدن به قله را (در خود) پیدا کرد.
8. he found himself utterly broke
او دریافت که یک غاز ندارد.
9. he found it expedient to sacrifice the unborn child to save the mother
ناگزیر شد برای نجات مادر کودک زاده نشده ی او را فدا کند.
10. he found life scarcely livable
او دریافت که زندگی به آسانی تحمل پذیر نیست.
11. he found no one who would take the job
نتوانست کسی را پیدا کند که آن شغل را بپذیرد.
12. i found a black object in his pocket
یک شی سیاه رنگ در جیب او پیدا کردم.
13. i found a gold ring
یک انگشتر طلا پیدا کردم.
14. i found a pencil
من یک مداد پیدا کردم.
15. i found a snake molt
من یک پوست مار پیدا کردم.
16. i found great illumination in the lecture
نطق او بسیار الهام بخش بود.
17. i found her brooding in front of the mirror
او را در حالی یافتم که جلو آینه در بحر اندیشه فرو رفته بود.
18. i found her sprawled out on a chair asleep
دیدم روی صندلی ولو شده و به خواب رفته است.
19. i found it difficult to sustain an interest in their talk
برای من مشکل بود با علاقه به حرف های آنها گوش بدهم.
20. i found myself in an awkward position
خود را در موقعیت ناراحت کننده ای یافتم.
21. i found the book very exciting
این کتاب برای من بسیار هیجان انگیز بود.
22. i found the piano in the worst possible order
پیانو را در بدترین وضع ممکن یافتم.
23. inscriptions found on clay tablets
برنگاشته هایی که روی خشت حک شده است.
24. she found it difficult to extricate herself from his embrace
برای او دشوار بود که خود را از آغوش او برهاند.
25. they found a stiff in the closet
در پستو یک جسد پیدا کردند.
26. they found him guilty of heresy and burned him alive
او را محکوم به ارتداد کردند و زنده زنده سوزاندند.
27. they found his body in a loft
جسدش را در اتاق زیر شیروانی پیدا کردند.
28. they found his body in the river
جسدش را در رودخانه پیدا کردند.
29. they found his charred body
جسد نیم سوخته او را پیدا کردند.
30. they found his estranged wife's body in the garage
جسد زن گریز پای او را در گاراژ پیدا کردند.
31. they found nothing in his pockets
در جیب های او چیزی نیافتند.
32. they found the terms of sale disadvantageous
در نظر آنان شرایط فروش مقرون به صرفه نبود.
33. they found those ancient manuscripts in a cave
آن نسخه های خطی قدیمی را در یک غار پیدا کردند.
34. those found loitering in the hotel lobby will be kicked out
کسانی که در سرسرای هتل می پلکند اخراج خواهند شد.
35. we found many faults with the new bridge
ما عیوب زیادی را در پل جدید پیدا کردیم.
36. we found two bullets lodged in the table
دو گلوله پیدا کردیم که در میز فرو رفته بود.
37. we found two pairs of boots and an odd shoe
دو جفت پوتین و یک لنگه کفش پیدا کردیم.
38. early tools found in recent excavations
ابزار باستانی که در کندوکاوهای اخیر یافت شده است
39. he soon found his own literary niche
به زودی به مقام ادبی شایسته ای دست یافت.
40. he was found guilty as charged
او را مطابق اتهام نامه گناهکار شناختند.
41. he was found guilty of espionage
او را به جاسوسی گناهکار شناختند.
42. he was found guilty of graft and imprisoned
او محکوم به اختلاس و زندانی شد.
43. he was found guilty on four counts
او در چهار مورد اتهام گناهکار شمرده شد.
44. i have found continual vexation in my work
در کارم دائما با دردسر روبه رو بوده ام.
45. she finally found a rich mate
بالاخره شوهر پول داری به تور زد.
46. she finally found wealth and fame
سر انجام به مال و شهرت رسید.
47. she hasn't found an eligible young man yet
او هنوز مرد جوان شایسته ای را نیافته است.
48. soon he found the method for the performance of his duties
به زودی به شیوه ی انجام وظایفش پی برد.
49. stone tablets found around the pyramids
لوحه های سنگی که در اطراف اهرام یافت شده اند.
50. the arrow found his heart
تیر به قلبش خورد.
51. the civilians found harbor in an old church
غیر نظامیان یک کلیسای قدیمی را پناهگاه خود کردند.
52. the court found him guilty
دادگاه او را گناهکار شناخت.
53. the court found him guilty of bribery
دادگاه او را به رشوه خواری محکوم کرد.
54. the farmer found his errant pigs
کشاورز خوک های گم شده ی خود را پیدا کرد.
55. the gases found vent through fissures in the rock
گازها از طریق درزهای صخره خارج می شد.
56. the judge found for the wife
قاضی به نفع زوجه رای داد.
57. the lump found in her breast is malignant
غده ای که در پستان او پیدا شده بدخیم است.
58. the police found and defused the bombs
پلیس بمب ها را کشف و آنها را خنثی کرد.
59. the police found his dismembered body near a hill
پلیس جسد قطعه قطعه شده ی او را در کنار تپه ای پیدا کرد.
60. to be found
گیر آمدن،یافت شدن
61. when she found out that her son was arriving, she was filled with anticipation
هنگامی که فهمید پسرش وارد خواهد شد چشم به راهی وجودش را تسخیر کرد.
62. an anonymous man found the purse and gave it to the police
مرد ناشناسی کیف پول را پیدا کرد و تحویل پلیس داد.
63. his centrist policies found many supporters
سیاست میانه روی او طرفداران زیادی پیدا کرد.
64. the retarded child found it difficult to manipulate a pencil
برای کودک عقب افتاده به کار بردن مداد دشوار بود.
65. the young wife found herself supplanted by the maid
همسر جوان دریافت که کلفت جای او را گرفته است.
66. when his wife found out he had gambled, there was a big fuss
وقتی زنش فهمید قمار کرده است جر و بحث بزرگی برپا شد.
67. a wrestler who finally found his match
کشتی گیری که بالاخره حریف خود را پیدا کرد
68. as soon as they found that the salary would be insignificant, all of the job's candidates shied away
تا فهمیدند حقوق ناچیز خواهد بود همه ی متقاضیان آن شغل منصرف شدند.
69. doctors overhauled him and found him healthy
دکترها او را معاینه کردند و گفتند سالم است.
70. gold and silver artifacts found in a prehistoric tomb
ابزار زرین و سیمین یافته شده در یک قبر ماقبل تاریخ