1. 👃 ( حسی – محیطی ) : بویی بسیار ناخوشایند، تند یا آزاردهنده که معمولاً ناشی از فساد، آلودگی، یا مواد شیمیاییه
مثال: A foul odor was coming from the trash bin.
از سطل زباله بوی زننده ای بلند شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
2. 🧪 ( پزشکی – هشداردهنده ) : در زمینه پزشکی، ممکنه نشانه ی عفونت، فساد بافت، یا بیماری باشه
مثال: The wound emitted a foul odor, indicating infection.
زخم بوی بدی می داد که نشونه ی عفونت بود.
3. 🗣️ ( استعاری – اخلاقی یا اجتماعی ) : برای توصیف رفتار، فضا یا گفتار ناپسند یا آلوده به فساد هم استفاده می شه
مثال: His words carried a foul odor of dishonesty.
حرفاش بوی بدِ دروغ و فساد می داد.
🔸 مترادف ها: bad smell – stench – stink – reek – putrid odor – nauseating smell
مثال: A foul odor was coming from the trash bin.
از سطل زباله بوی زننده ای بلند شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
2. 🧪 ( پزشکی – هشداردهنده ) : در زمینه پزشکی، ممکنه نشانه ی عفونت، فساد بافت، یا بیماری باشه
مثال: The wound emitted a foul odor, indicating infection.
زخم بوی بدی می داد که نشونه ی عفونت بود.
3. 🗣️ ( استعاری – اخلاقی یا اجتماعی ) : برای توصیف رفتار، فضا یا گفتار ناپسند یا آلوده به فساد هم استفاده می شه
مثال: His words carried a foul odor of dishonesty.
حرفاش بوی بدِ دروغ و فساد می داد.
🔸 مترادف ها: bad smell – stench – stink – reek – putrid odor – nauseating smell
بوی تعفن