1. He was later placed with a foster family.
[ترجمه گوگل]او بعداً به خانوادهای رجوع داده شد
[ترجمه ترگمان]او بعدها با خانواده ای پروتستان جای گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بعدها با خانواده ای پروتستان جای گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The girl has been temporarily placed with a foster family until she can be reunited with her mother.
[ترجمه گوگل]این دختر به طور موقت در یک خانواده سرپرست قرار گرفته است تا زمانی که بتواند به مادرش ملحق شود
[ترجمه ترگمان]این دختر به طور موقت با خانواده ای پرورش داده شده است تا زمانی که بتواند به مادرش ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دختر به طور موقت با خانواده ای پرورش داده شده است تا زمانی که بتواند به مادرش ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They will be cared for by a foster family while a court in Missouri decides where they should make their permanent home.
[ترجمه گوگل]در حالی که دادگاهی در میسوری تصمیم می گیرد که آنها در کجا باید خانه دائمی خود را بسازند، توسط یک خانواده سرپرست نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت مراقبت یک خانواده بزرگ قرار خواهند گرفت در حالی که یک دادگاه در ایالت میسوری تصمیم می گیرد که آن ها باید محل اقامت دائم خود را در آنجا قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت مراقبت یک خانواده بزرگ قرار خواهند گرفت در حالی که یک دادگاه در ایالت میسوری تصمیم می گیرد که آن ها باید محل اقامت دائم خود را در آنجا قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I will love my foster family.
[ترجمه گوگل]من خانواده رضاعی خود را دوست خواهم داشت
[ترجمه ترگمان] من خانواده my رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من خانواده my رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. June 2000 My foster family found a foster mother for me.
[ترجمه گوگل]ژوئن 2000 خانواده رضاعی من یک مادر رضاعی برای من پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]ژوئن ۲۰۰۰ خانواده سرپرستی من یک مادر بزرگ برای من پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژوئن ۲۰۰۰ خانواده سرپرستی من یک مادر بزرگ برای من پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If they are lucky, they get just one foster family.
[ترجمه گوگل]اگر خوش شانس باشند، فقط یک خانواده رضاعی می گیرند
[ترجمه ترگمان]اگر خوش شانس باشند، فقط یک خانواده را پرورش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر خوش شانس باشند، فقط یک خانواده را پرورش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ja-kyung was being tortured by her foster family because she fell in love with her uncle.
[ترجمه گوگل]جاکیونگ توسط خانواده رضاعی اش شکنجه می شد زیرا عاشق عمویش شده بود
[ترجمه ترگمان]- بله - کیونگ توسط خانواده اش شکنجه شده بود چون عاشق عموی او شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]- بله - کیونگ توسط خانواده اش شکنجه شده بود چون عاشق عموی او شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. While going for walks with his foster family, people always comment on how handsome he is and what a beautiful physique he has.
[ترجمه گوگل]در حالی که با خانواده رضاعی خود به پیاده روی می رود، مردم همیشه در مورد خوش تیپ بودن و هیکل زیبایی که دارد اظهار نظر می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای پیاده روی با خانواده foster می رود، مردم همیشه در مورد این که چقدر خوش قیافه است و چه هیکل زیبایی دارد، نظر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای پیاده روی با خانواده foster می رود، مردم همیشه در مورد این که چقدر خوش قیافه است و چه هیکل زیبایی دارد، نظر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My foster family found a foster mother for me.
[ترجمه گوگل]خانواده رضاعی من یک مادر رضاعی برای من پیدا کردند
[ترجمه ترگمان] خانواده - م یه یتیم خونه پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خانواده - م یه یتیم خونه پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Luo's foster family agreed to cooperate to look for Luo's birth parents.
[ترجمه گوگل]خانواده رضاعی لو موافقت کردند که برای جستجوی والدین تولد لو همکاری کنند
[ترجمه ترگمان]خانواده foster از هم کاری برای بررسی والدین birth لو به توافق رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده foster از هم کاری برای بررسی والدین birth لو به توافق رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was taken into care by the local council and placed with a foster family.
[ترجمه گوگل]او توسط شورای محلی تحت مراقبت قرار گرفت و در یک خانواده سرپرست قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او توسط شورای محلی تحت مراقبت قرار گرفت و با خانواده ای بزرگ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او توسط شورای محلی تحت مراقبت قرار گرفت و با خانواده ای بزرگ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At the age of five, Matthew was placed with a foster family.
[ترجمه گوگل]در سن پنج سالگی، متیو به یک خانواده ی سرپرست منتقل شد
[ترجمه ترگمان]در پنج سالگی، متیو با خانواده ای پروتستان جای گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پنج سالگی، متیو با خانواده ای پروتستان جای گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. During the next few months, Gilly starts to become very fond of her new foster family.
[ترجمه گوگل]در طی چند ماه آینده، گیلی شروع به علاقه زیادی به خانواده جدید خود می کند
[ترجمه ترگمان]در عرض چند ماه آینده گیلی از خانواده new بسیار خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عرض چند ماه آینده گیلی از خانواده new بسیار خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Angle Moms is currently in great need of long-term renting house, foster family, adoptive family resources and more caring to help!
[ترجمه گوگل]Angle Moms در حال حاضر نیاز زیادی به خانه اجاره ای طولانی مدت، خانواده سرپرست، منابع خانواده فرزندخوانده و مراقبت بیشتر برای کمک دارد!
[ترجمه ترگمان]این فیلم در حال حاضر نیاز زیادی به اجاره طولانی مدت خانه، پرورش خانواده، برآورده کردن منابع خانوادگی و مراقبت بیشتر برای کمک دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فیلم در حال حاضر نیاز زیادی به اجاره طولانی مدت خانه، پرورش خانواده، برآورده کردن منابع خانوادگی و مراقبت بیشتر برای کمک دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید