1. the fortieth storey
طبقه ی چهلم
2. This city is close to the fortieth parallel of north latitude.
[ترجمه گوگل]این شهر نزدیک به چهلمین موازی عرض شمالی است
[ترجمه ترگمان]این شهر دارای ۴۰ نقطه موازی در شمال عرض شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Beijing is close to the fortieth parallel of north latitude.
[ترجمه گوگل]پکن نزدیک به چهلمین موازی عرض شمالی است
[ترجمه ترگمان]پکن به چهلسالگی نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. On my fortieth birthday I had reached a fork in the road, and I decided to give up working for somebody else and start my own business.
[ترجمه گوگل]در چهلمین سالگرد تولدم به یک دوشاخه در جاده رسیده بودم و تصمیم گرفتم کار برای شخص دیگری را رها کنم و کسب و کار خود را راه اندازی کنم
[ترجمه ترگمان]از زمان تولد fortieth به یک چنگال در جاده رسیده بودم و تصمیم گرفتم که برای شخص دیگری کار کنم و کار خودم را شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She spent her fortieth birthday incommunicado, in Scotland.
[ترجمه گوگل]او چهلمین سالگرد تولد خود را بدون ارتباط در اسکاتلند گذراند
[ترجمه ترگمان]او ۴۰ سالگی را در اسکاتلند گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He had an office on the fortieth floor, he appeared occasionally in the newspapers, but one never actually saw him.
[ترجمه گوگل]او دفتری در طبقه چهلم داشت، گهگاه در روزنامه ها ظاهر می شد، اما هیچ کس او را ندید
[ترجمه ترگمان]او یک دفتر در the fortieth داشت که گهگاه در روزنامه ها ظاهر می شد، اما هرگز او را ندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fortieth floor had low ceilings, no windows, and the charm of an engine room.
[ترجمه گوگل]طبقه چهلم سقف کم داشت و پنجره نداشت و جذابیت موتورخانه داشت
[ترجمه ترگمان]طبقه چهلم، سقف ها، پنجره ها و جاذبه یک اتاق موتور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. John and I celebrate our fortieth anniversary next month.
[ترجمه گوگل]من و جان چهلمین سالگردمان را ماه آینده جشن می گیریم
[ترجمه ترگمان]من و جان چهل و پنجمین سالگرد خود را ماه آینده جشن می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My office is on the fortieth floor.
10. It was past midnight, and my fortieth birthday had begun.
[ترجمه گوگل]ساعت از نیمه شب گذشته بود و چهل سالگی من شروع شده بود
[ترجمه ترگمان]از نیمه شب گذشته بود و birthday my من آغاز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cousins even to the fortieth remove would flock thither to hear the will read.
[ترجمه گوگل]پسرعموها حتی تا چهل سالگی برای شنیدن وصیت نامه به آنجا سرازیر می شدند
[ترجمه ترگمان]پسر خاله، پسر خاله، حتی to را هم برای شنیدن وصیتنامه به آنجا منتقل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mr Li had his fortieth birthday yesterday.
[ترجمه گوگل]آقای لی دیروز تولد چهل سالگی خود را داشت
[ترجمه ترگمان]آقای لی دیروز ۴۰ سالگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In 1970 a woman passed her fortieth test after 212 driving as long as you like.
[ترجمه گوگل]در سال 1970 یک زن چهلمین آزمون خود را پس از 212 رانندگی تا زمانی که دوست دارید قبول کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۰ زنی با گذشت حدود ۲۱۲ دستگاه رانندگی تا زمانی که شما دوست دارید فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fortieth established career agency should meet the following requirements.
[ترجمه گوگل]چهلمین آژانس شغلی تأسیس شده باید شرایط زیر را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]یک موسسه شغلی ایجاد شده باید الزامات زیر را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید