1. forswear oneself
سوگند دروغ خوردن،قسم خود را شکستن
2. we will negotiate with them when they forswear violence and terrorism
وقتی با آنها مذاکره خواهیم کرد که رسما دست از خشونت و تروریسم بردارند.
3. Some priests have to forswear marriage.
[ترجمه گوگل]برخی از کشیش ها مجبورند ازدواج نکنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از کشیش ها مجبورند ازدواج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Secondly, Hu suggests that the Fed should forswear intervening directly in equities or equity derivatives.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، هو پیشنهاد می کند که فدرال رزرو باید از مداخله مستقیم در سهام یا مشتقات سهام خودداری کند
[ترجمه ترگمان]دوم، \"هو\" پیشنهاد می کند که بانک مرکزی فدرال باید مستقیما در برابری یا مشتقات دارایی دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is currently fashionable to forswear flesh eating in the interests of animal rights or a lower cholesterol level.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به دلیل رعایت حقوق حیوانات یا کاهش سطح کلسترول، خوردن گوشت را نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این شرکت در حال مد کردن گوشت forswear است که به نفع حقوق حیوانات و یا سطح کلسترول پایینی تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Both sides agreed to forswear all acts of terrorism.
[ترجمه گوگل]هر دو طرف توافق کردند که تمام اقدامات تروریستی را نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف توافق کردند که همه اقدامات تروریستی را محکوم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And it will force Nico to forswear any use of my statement to Molto.
[ترجمه گوگل]و نیکو را مجبور خواهد کرد که از هرگونه استفاده از بیانیه من به مولتو چشم پوشی کند
[ترجمه ترگمان]و من را وادار می کنم که هر گونه استفاده از statement را به Molto برسانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The priests of some religions must forswear wealth and marriage.
[ترجمه گوگل]کشیشان برخی از ادیان باید ثروت و ازدواج را کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]کشیش ها از بعضی ادیان باید ثروت و ازدواج را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wells was not likely to forswear the faith of a lifetime.
[ترجمه گوگل]ولز به احتمال زیاد ایمان یک عمر خود را نپذیرفت
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد ولز ایمانی به یک عمر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You must tell the truth to the judge, because if you forswear yourself you could go to prison.
[ترجمه گوگل]شما باید حقیقت را به قاضی بگویید، زیرا اگر به خود قسم بخورید می توانید به زندان بروید
[ترجمه ترگمان]تو باید حقیقت را به قاضی بگویی، چون اگر به خودت قسم بخوری که می توانی بروی زندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The judge asks sharply: " Do you know to forswear what result can you get? "
[ترجمه گوگل]قاضی با تندی می پرسد: "آیا می دانی که چه نتیجه ای می توانی بگیری؟"
[ترجمه ترگمان]قاضی به تندی می پرسد: \"آیا می دانید چه نتیجه ای می گیرید؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ignoring their city's renowned dustiness, Beijingers adore wearing white, and winter is no time to forswear it.
[ترجمه گوگل]پکنیها با نادیده گرفتن غبارآلودگی شهرشان، پوشیدن لباس سفید را میپسندند و زمستان فرصتی برای چشم پوشی از آن نیست
[ترجمه ترگمان]Beijingers با نادیده گرفتن dustiness مشهور شهر خود، پوشیدن لباس سفید را تحسین می کند و زمستان وقت آن نیست که آن را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید