formulary

/ˈfɔːrmjəˌleri//ˈfɔːmjəˌleri/

معنی: کتاب دستور یا قاعده، دستور نامه، کتاب نماز
معانی دیگر: (به ویژه در برخی کتاب های قدیمی) مجموعه ی کار دستورها (به ویژه دستور العمل های مذهبی)، دعانامه، وردنامه، فرمول ثابت، کار دستور ثابت، دیسه ی پایا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: formularies
(1) تعریف: a collection of prescribed forms, as in a prayer book.

(2) تعریف: a book containing lists of medications with information about their manufacture and use.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, like, or pertaining to a formula or formulary.

جمله های نمونه

1. Most insurers and health-maintenance organizations compile formularies with committees of doctors and druggists.
[ترجمه گوگل]بیشتر بیمه‌گران و سازمان‌های مراقبت بهداشتی فرمول‌هایی را با کمیته‌های پزشکان و داروسازان تهیه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیمه گران و سازمان های مراقبت بهداشتی formularies را با کمیته های پزشکان و druggists جمع آوری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Formulary procedure was the classical procedure of Roman law.
[ترجمه گوگل]رویه فرمولاسیون رویه کلاسیک حقوق روم بود
[ترجمه ترگمان]روش formulary روش کلاسیک قوانین روم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maturity is how many days, if exceed formulary day, number should pay tax of how many accrual.
[ترجمه گوگل]سررسید عبارت است از چند روز، اگر از روز فرمول بیشتر شود، تعداد باید مالیات بر تعداد تعهدی پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]بلوغ، این است که چند روز، اگر بیش از یک روز باشد، باید به میزان مالیات اقلام تعهدی پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its are basic and formulary for: In type : P : Earnings present worth, namely asset assesses value.
[ترجمه گوگل]پایه و فرمول آن برای: در نوع: P: ارزش فعلی سود، یعنی دارایی ارزش را ارزیابی می کند
[ترجمه ترگمان]اصول اولیه و فرمول برای آن عبارتند از: P: Earnings ارزش فعلی، یعنی ارزش، ارزش ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to Mechanics theory the formulary of flexural rigidity, axial rigidity, shearing rigidity are deduced.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری مکانیک فرمول صلبیت خمشی، صلبیت محوری، صلبیت برشی استنباط می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه مکانیک، فرمول شیمیایی خمشی، سفتی محوری، سفتی shearing، استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Secondly the formulary of calculating model and the method of pretreatment about the boundary purification.
[ترجمه گوگل]ثانیا فرمول محاسبه مدل و روش پیش تصفیه در مورد خالص سازی مرز
[ترجمه ترگمان]دوم، اعتبار مدل محاسبه و روش پیش فرآوری در مورد خالص سازی مرز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The law now explicitly states that the study of any such catechism or formulary is not prohibited.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر قانون به صراحت می گوید که مطالعه هر گونه تعلیم یا فرمولاسیون منعی ندارد
[ترجمه ترگمان]این قانون اکنون به صراحت بیان می کند که مطالعه هر کدام از این اصول مذهبی یا فرمولی ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is of course quite plausible that the principle of monetary judgments applied in formulary procedure.
[ترجمه گوگل]البته کاملاً قابل قبول است که اصل قضاوت های پولی در رویه فرمول اعمال شود
[ترجمه ترگمان]البته این امر کاملا قابل قبول است که اصول داوری پولی در روش فرمولی اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Excuse me the following bacterium of screw of which formulary and eradicative pylorus is best?
[ترجمه گوگل]ببخشید باکتری اسکرو زیر کدوم پیلور فرمولی و ریشه کن بهتره؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، این باکتری following که فرمول آن را formulary و eradicative pylorus بهترین است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to Section 501 of the Federal Food, Drug, and Cosmetic Act, assays and specifications in monographs of the United States Pharmacopeia and the National Formulary constitute legal standards.
[ترجمه گوگل]طبق بخش 501 قانون فدرال غذا، دارو و آرایشی، سنجش ها و مشخصات موجود در مونوگراف های داروسازی ایالات متحده و فرمول ملی استانداردهای قانونی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]مطابق با بخش ۵۰۱ از ماده غذایی، دارو و مواد آرایشی، سنجش و مشخصات مندرج در monographs ایالات متحده Pharmacopeia و formulary ملی استانداردهای قانونی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The arithmetical average in be like average index and the definition that move peace to all count H are basic and formulary like can considering as.
[ترجمه گوگل]میانگین حسابی در مانند شاخص میانگین باشد و تعریفی که صلح را به تمام شمارش H منتقل می‌کند، پایه و فرمولی هستند که می‌توانند به عنوان در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]میانگین حسابی مثل شاخص میانگین و تعریفی که صلح را به تمامی شمارش H حرکت می دهند، basic و فرمولی است که می توان آن ها را در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The article made analytic assessment to groovy design method, gave out more reasonable consideration is formulary.
[ترجمه گوگل]این مقاله با ارزیابی تحلیلی به روش طراحی شیار، ملاحظات معقول تری را به صورت فرمول ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، ارزیابی تحلیلی را با روش طراحی groovy انجام داد، که در آن توجه بیشتری به اصول فرمول شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Contraposition the phenomenon the liner jacket is always not full, established the pump mathematical model about how much liquid in the pump, mended the formulary about pump efficiency.
[ترجمه گوگل]در مقابل پدیده ژاکت لاینر همیشه پر نیست، مدل ریاضی پمپ را در مورد مقدار مایع در پمپ ایجاد کرد و فرمول را در مورد بازده پمپ اصلاح کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از پدیده ای که پوشش آستر همیشه کامل نیست، مدل ریاضی پمپ را در مورد این که چقدر مایع در پمپ است، تعمیر کرده، و فرمول را در مورد راندمان پمپ اصلاح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. MorpheusPatient of limitative therapeutics requirement is in every morning formulary time gets up, although nightlyMorpheusBad, also want to get up on time, do not want siesta midday.
[ترجمه گوگل]Morpheus بیمار از درمان محدود مورد نیاز است در هر صبح زمان فرمول می شود از خواب، اگر چه شبانهMorpheusBad، همچنین می خواهم به بلند شدن در زمان، نمی خواهم استراحت ظهر
[ترجمه ترگمان]نیاز به درمان های دارویی limitative در هر صبح با فرمول شیمیایی بالا می رود، هر چند که nightlyMorpheusBad، هم چنین می خواهند به موقع از خواب بیدار شوند و نمی خواهند ظهر روز بعد از ظهر استراحت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کتاب دستور یا قاعده (اسم)
formulary

دستورنامه (اسم)
formulary

کتاب نماز (اسم)
missal, formulary

تخصصی

[ریاضیات] دستورنامه

انگلیسی به انگلیسی

• collection of formulas; formula; book of forms or formulas (especially religious rituals)

پیشنهاد کاربران

دارونامه
مثل دارونامه ملی بریتانیا که آنرا BNF میگویند و یک کتاب تجدید شونده است و حاوی اطلاعات تازه شونده ( مثلا هر شش ماه یکبار ) در مورد مجموعه ای از داروهای رسمی و دارای تایید پزشکی مورد مصرف در آن کشور.
دکتر محمدمهدی محمدی
formulary ( علوم دارویی )
واژه مصوب: راهنمای دارویی
تعریف: مجموعه ای حاوی اطلاعات دربارۀ فراورده های دارویی گوناگون شامل مقدار مصرف و فرمول بندی ( formulation ) و سایر اطلاعات دارویی

بپرس