formerly

/ˈfɔːrmərli//ˈfɔːməli/

معنی: قبلا، سابق، پیشتر، سابقا
معانی دیگر: در گذشته، در زمان های پیش

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: in the past; in a preceding time.

جمله های نمونه

1. people formerly baited chained bears for sport
در گذشته مردم برای سرگرمی،سگ ها را به جان خرس های زنجیر شده می انداختند.

2. he lived here formerly
سابقا اینجا زندگی می کرد.

3. The British were formerly dominant in India.
[ترجمه گوگل]انگلیسی ها قبلاً در هند مسلط بودند
[ترجمه ترگمان]بریتانیایی ها پیش از این در هند حاکم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Algeria was formerly a French colony.
[ترجمه گوگل]الجزایر قبلا مستعمره فرانسه بود
[ترجمه ترگمان]الجزایر سابق یک مستعمره فرانسوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That formerly how to pick, time flies straight forward.
[ترجمه گوگل]این که قبلاً چگونه انتخاب می شد، زمان مستقیم به جلو می گذرد
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، زمان را چگونه انتخاب کنم، زمان مستقیم به جلو پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This boat was formerly used on the rivers of China.
[ترجمه گوگل]این قایق قبلا در رودخانه های چین مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]این قایق قبلا در رودخانه های چین به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Formerly most of our household utensils were made of brass.
[ترجمه گوگل]قبلاً بیشتر ظروف خانه ما از برنج بود
[ترجمه ترگمان]سابقا بیشتر وسایل خانه ما از مس ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Orkney islands were formerly dependencies of Norway and Denmark.
[ترجمه گوگل]جزایر اورکنی قبلاً وابسته به نروژ و دانمارک بودند
[ترجمه ترگمان]جزایر \"اورکنی\" قبلا به نروژ و دانمارک تقسیم شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We now enjoy these comforts of which formerly we had only heard.
[ترجمه گوگل]ما اکنون از این راحتی هایی که قبلاً فقط شنیده بودیم لذت می بریم
[ترجمه ترگمان]اکنون از این comforts که سابقا شنیده بودیم لذت می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The European Union was formerly called the European Community.
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا قبلاً جامعه اروپا نامیده می شد
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا سابقا جامعه اروپا نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of our formerly loyal members have fallen away.
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای سابق وفادار ما دور شده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای وفادار سابق ما سقوط کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had formerly been in the Navy.
[ترجمه گوگل]او قبلاً در نیروی دریایی بود
[ترجمه ترگمان]قبلا در نیروی دریایی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company formerly belonged to an international banking group.
[ترجمه گوگل]این شرکت قبلاً متعلق به یک گروه بانکی بین المللی بود
[ترجمه ترگمان]این شرکت قبلا عضو یک گروه بانکداری بین المللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Burundi was formerly a Belgian trusteeship.
[ترجمه گوگل]بوروندی قبلاً یک قیمومیت بلژیکی بود
[ترجمه ترگمان]بروندی قبلا یک قیمومیت بلژیکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Formerly he often lingered about a park doing nothing.
[ترجمه گوگل]قبلاً او اغلب در پارکی که هیچ کاری انجام نمی داد معطل می شد
[ترجمه ترگمان]سابقا اغلب در پارک پرسه می زد و هیچ کاری نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قبلا (قید)
heretofore, beforehand, already, formerly, erstwhile, erst, supra

سابق (قید)
before, formerly, previously

پیشتر (قید)
before, formerly

سابقا (قید)
before, heretofore, whilom, once, formerly, erstwhile, erst, previously, sometime

انگلیسی به انگلیسی

• previously; in the past, in former times, in previous days
if something happened formerly, it happened in the past.

پیشنهاد کاربران

در زمانهای گذشته
اسبق بر این
پیش ترها
پیشین
به ly آخر که پسوند قید سازه دقت کنید.
اخیراً
مربوط به گذشته
Formerly unconscious fears :
ترس های ناخودآگاه ( و ) مربوط به گذشته
سابق بر این
پیش از این

بپرس