1. Roger Fry is a well - known formalistic critic in the early 20 th century.
[ترجمه گوگل]راجر فرای منتقد فرمالیست شناخته شده در اوایل قرن بیستم است
[ترجمه ترگمان]راجر فرای یک منتقد شناخته شده در اوایل قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راجر فرای یک منتقد شناخته شده در اوایل قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is formalistic and impracticable to require that everyone read such works.
[ترجمه گوگل]این فرمالیستی و غیر عملی است که بخواهیم همه چنین آثاری را بخوانند
[ترجمه ترگمان]لازم و غیرعملی است که همه بتوانند چنین آثاری را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لازم و غیرعملی است که همه بتوانند چنین آثاری را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Currently, the curriculum is formalistic, lack the linking with teaching target, the teaching practices substance contents.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، برنامه درسی فرمالیستی است، فاقد پیوند با هدف آموزشی، محتوای مواد آموزشی شیوه های تدریس است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، برنامه تحصیلی formalistic است، فاقد ارتباط با هدف آموزش، شیوه های تدریس محتوای مواد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، برنامه تحصیلی formalistic است، فاقد ارتباط با هدف آموزش، شیوه های تدریس محتوای مواد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Chadha opinion has been severely criticized as formalistic.
[ترجمه گوگل]نظر چادا به عنوان فرمالیستی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نظریه Chadha به شدت به عنوان formalistic مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه Chadha به شدت به عنوان formalistic مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The discussion was brisk; there was no time for either banter or formalistic positions.
[ترجمه گوگل]بحث تند بود زمانی برای شوخی یا موضع گیری های رسمی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]بحث بر گذار بود؛ وقت برای شوخی و شوخی کردن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بحث بر گذار بود؛ وقت برای شوخی و شوخی کردن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To the State Department, its preeminence, however hollow and formalistic, was a crucial symbol.
[ترجمه گوگل]برای وزارت امور خارجه، برتری آن، هر چند توخالی و فرمالیستی، نمادی حیاتی بود
[ترجمه ترگمان]برای اداره امور خارجه برتری آن، با این همه توخالی و formalistic، یک نماد حیاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اداره امور خارجه برتری آن، با این همه توخالی و formalistic، یک نماد حیاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Some cadres learn wearily, what be tired of actually is formalistic study.
[ترجمه گوگل]برخی از کادرها با خستگی یاد می گیرند، آنچه در واقع از آن خسته می شود، مطالعه فرمالیستی است
[ترجمه ترگمان]بعضی از کادر با خستگی یاد می گیرند، چه چیزی در واقع از مطالعه formalistic خسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی از کادر با خستگی یاد می گیرند، چه چیزی در واقع از مطالعه formalistic خسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The third, the evaluation and investigate of competition strategy was neglected or formalistic.
[ترجمه گوگل]سوم، ارزیابی و بررسی استراتژی رقابت مغفول مانده یا فرمالیستی بود
[ترجمه ترگمان]سوم، ارزیابی و بررسی استراتژی رقابت نادیده گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوم، ارزیابی و بررسی استراتژی رقابت نادیده گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This city is full of life. It totally overthrows the image of formalistic German.
[ترجمه گوگل]این شهر پر از زندگی است این تصویر آلمانی فرمالیست را کاملاً برانداز می کند
[ترجمه ترگمان]این شهر پر از زندگی است آن کلا تصویر of آلمانی را سرنگون می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شهر پر از زندگی است آن کلا تصویر of آلمانی را سرنگون می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید