forging

/ˈfɔːrdʒɪŋ//ˈfɔːdʒɪŋ/

معنی: جعل، برسندان کوبیدن، جعل سند
معانی دیگر: تقلب

جمله های نمونه

1. The mass movement for technical innovation is vigorously forging ahead in the factory.
[ترجمه گوگل]جنبش توده ای برای نوآوری فنی به شدت در کارخانه در حال پیشروی است
[ترجمه ترگمان]حرکت جمعی برای نوآوری های فنی به شدت در کارخانه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The blacksmith is forging the horseshoe.
[ترجمه .] آهنگر در حال ساختن نعل اسب است
|
[ترجمه گوگل]آهنگر در حال جعل نعل اسب است
[ترجمه ترگمان]آهنگر دست به نعل اسب می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are forging ahead with their plans.
[ترجمه گوگل]آنها در حال پیشبرد برنامه های خود هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها با برنامه های خود پیش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jo's forging ahead with her plans to write a film script.
[ترجمه گوگل]جو در حال پیشبرد برنامه هایش برای نوشتن یک فیلمنامه است
[ترجمه ترگمان]جو با برنامه های خود برای نوشتن یک فیلمنامه فیلم به پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The organizers are forging ahead with a programme of public events.
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان با برنامه ای از رویدادهای عمومی پیش می روند
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان در حال پیشرفت با برنامه رویداده ای عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company is forging ahead with its plans for expansion.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال پیشبرد برنامه های خود برای توسعه است
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حال پیشرفت با برنامه های توسعه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My work has been forging ahead recently.
[ترجمه گوگل]کار من اخیراً پیشرفت کرده است
[ترجمه ترگمان]کار من به تازگی پیشرفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The company is forging ahead with its plans.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال پیشبرد برنامه های خود است
[ترجمه ترگمان]شرکت با نقشه هایش پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's getting good at forging his mother's signature.
[ترجمه گوگل]او در جعل امضای مادرش خوب می شود
[ترجمه ترگمان]داره برای جعل امضای مادرش خوب می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our work has been forging ahead recently.
[ترجمه گوگل]کار ما اخیراً پیشرفت کرده است
[ترجمه ترگمان]کار ما اخیرا در حال پیشرفت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They retooled the forging and pressing shop last month.
[ترجمه گوگل]آنها ماه گذشته کارگاه آهنگری و پرسکاری را بازسازی کردند
[ترجمه ترگمان]اونا ماه پیش از ساخت و ساختن مغازه استفاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. McGregor had admitted forging the coupon at an earlier hearing which was adjourned for reports.
[ترجمه گوگل]مک گرگور در جلسه قبلی که برای گزارش به تعویق افتاد جعل کوپن را پذیرفته بود
[ترجمه ترگمان]مک گری گور به جعل کوپن در جلسه رسیدگی قبلی که به دنبال گزارش ها به تعویق افتاد اعتراف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the indications are that we are now forging ahead.
[ترجمه گوگل]همه نشانه ها حاکی از آن است که ما اکنون در حال پیشرفت هستیم
[ترجمه ترگمان]تمام نشانه های آشکار این است که ما اکنون در پیش داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yet he knew from bitter experience that forging such a bond in the late twentieth century entailed experimentation and error.
[ترجمه گوگل]با این حال او از تجربه تلخ می دانست که ایجاد چنین پیوندی در اواخر قرن بیستم مستلزم آزمایش و خطا است
[ترجمه ترگمان]با این وصف، او از تجربه تلخی می دانست که ایجاد چنین پیوندی در اواخر قرن بیستم منجر به آزمایش و خطا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But organizers were forging ahead yesterday with an ambitious program of public events to be held on the Mall Saturday and Sunday.
[ترجمه گوگل]اما برگزارکنندگان دیروز با برنامه جاه طلبانه ای از رویدادهای عمومی که در شنبه و یکشنبه در مرکز خرید برگزار می شد، پیش رفتند
[ترجمه ترگمان]اما برگزارکنندگان روز گذشته با برنامه جاه طلبانه رویداده ای عمومی که قرار است روز شنبه و یکشنبه در مرکز خرید برگزار شود، به راه خود ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جعل (اسم)
fiction, forge, fake, forging

بر سندان کوبیدن (اسم)
forging

جعل سند (اسم)
forging

تخصصی

[حسابداری] آهنگری
[عمران و معماری] آهنگری

انگلیسی به انگلیسی

• act of forging, metalworking, work of a blacksmith

پیشنهاد کاربران

forge ( v. ) :
1 - to develop something new: ایجاد یه رابطه جدید
2 - to illegally copy something: جعل سندکردن، جعل کردن، تقلب کردن
3 - to move somewhere or continue doing something in a steady determined way: جلو رفتن
...
[مشاهده متن کامل]

4 - to make something from a piece of metal by heating the metal and shaping it
بر سندان کوبیدن، آهنگری کردن

منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/forge
فولادگری
هر کاری که به شکل دادن و ساختن فلز فولاد، ( آهن یا فولاد آب دیده ) قطعات، مجسمه، لوازم خانگی و ساختمانی ، درب و پنجره، ابزار آلات و . . . باشد.
حالا به هر روش چه سرد چه گرم.
forging ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
واژه مصوب: پتک کاری
تعریف: نوعی عملیات شکل دهی مکانیکی که در آن نیروهای فشاری و ضربه ای معمولاً در حین حرکت دادن بر جسم وارد می شوند
آهنگری
حرکت سریع رو به جلو
Forging ahead یعنی حرکت / پیشرفت رو به جلو
فلزگری، فولادگری، کار روی فولاد
آهنگری ( مهندسی مکانیک )

بپرس