forewent


زمان گذشته ی فعل: forego

جمله های نمونه

1. I can testify to the foregoing since I was actually present when it happened.
[ترجمه گوگل]من می توانم به موارد فوق شهادت دهم زیرا در زمان وقوع آن واقعاً حضور داشتم
[ترجمه ترگمان]من از وقتی که این اتفاق افتاد من می توانم شهادت بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The foregoing examples illustrate this point.
[ترجمه گوگل]مثال‌های پیش‌رو این نکته را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مثال های فوق این نکته را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You might think from the foregoing that the French want to phase accents out. Not at all.
[ترجمه گوگل]ممکن است با توجه به موارد فوق فکر کنید که فرانسوی ها می خواهند لهجه ها را حذف کنند اصلا
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است فکر کنید که فرانسوی ها می خواهند تغییر شکل دهند به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The foregoing have all been included in the proposals.
[ترجمه گوگل]موارد فوق همه در پیشنهادات گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]موارد فوق در این پیشنهادها گنجانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keen skiers are happy to forego a summer holiday to go skiing.
[ترجمه گوگل]اسکی بازان مشتاق خوشحال هستند که تعطیلات تابستانی را برای رفتن به اسکی کنار می گذارند
[ترجمه ترگمان]اسکی بازان بزرگ خوشحال هستند که از تعطیلات تابستانی راضی هستند تا به اسکی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The outcome of theelection is a foregone conclusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه انتخابات یک نتیجه قطعی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه of یک نتیجه گیری قطعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The foregoing helps to explain these results.
[ترجمه گوگل]موارد فوق به توضیح این نتایج کمک می کند
[ترجمه ترگمان]موارد فوق به توضیح این نتایج کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a foregone conclusion that I would end up in the same business as him.
[ترجمه گوگل]این یک نتیجه قطعی بود که من در نهایت به همان تجارت او خواهم رسید
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده بود که من هم به همین کار خاتمه خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The foregoing paragraphs were written in 198
[ترجمه گوگل]پاراگراف های فوق در سال 198 نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]پاراگراف های فوق در ۱۹۸ مورد نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The foregoing is a description of the proposed plan.
[ترجمه گوگل]موارد فوق شرحی از طرح پیشنهادی است
[ترجمه ترگمان]نکته فوق، توصیفی از طرح پیشنهادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The outcome of the vote is a foregone conclusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه رای گیری یک نتیجه قطعی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه رای گیری یک نتیجه گیری قطعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The outcome of the battle was a foregone conclusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه نبرد یک نتیجه قطعی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه نبرد یک نتیجه قاطع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result of the election seems to be a foregone conclusion.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد نتیجه انتخابات یک نتیجه قطعی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه انتخابات به نظر می رسد که یک نتیجه گیری از دست رفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The election result was a foregone conclusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه انتخابات یک نتیجه قطعی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه انتخابات یک نتیجه گیری قطعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The foregoing account was written fifty years after the incident.
[ترجمه گوگل]شرح فوق پنجاه سال پس از واقعه نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]شرح فوق، پنجاه سال پس از این واقعه نگاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• forewent is the past tense of forego.

پیشنهاد کاربران

بپرس