1. In the foretime, domestication played a major role in idiom translation while foreignization was just in a subordinate status.
[ترجمه گوگل]در گذشته، اهلیسازی نقش عمدهای در ترجمه اصطلاحی ایفا میکرد در حالی که بیگانهسازی فقط در یک وضعیت فرعی بود
[ترجمه ترگمان]در the، اهلی کردن نقش مهمی در ترجمه زبان بازی کرد در حالی که foreignization تنها در یک وضعیت فرعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در the، اهلی کردن نقش مهمی در ترجمه زبان بازی کرد در حالی که foreignization تنها در یک وضعیت فرعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Foretime I wanted to be a qualified student because I wanted to be a successful person. . .
[ترجمه گوگل]قبلاً می خواستم دانش آموز واجد شرایطی باشم زیرا می خواستم فردی موفق باشم
[ترجمه ترگمان]\" من می خواستم یک دانش آموز واجد شرایط باشم، چون می خواستم شخصی موفق باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\" من می خواستم یک دانش آموز واجد شرایط باشم، چون می خواستم شخصی موفق باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Although foretime hurt, I live a better life now.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه قبلاً آسیب دیده ام، اکنون زندگی بهتری دارم
[ترجمه ترگمان]، اگرچه \"foretime\" درد میکنه من الان زندگی بهتری دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، اگرچه \"foretime\" درد میکنه من الان زندگی بهتری دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She spoke her foretime in the form of matter to us to listen in the past.
[ترجمه گوگل]او پیش از این به شکل ماده با ما صحبت کرد تا در گذشته گوش کنیم
[ترجمه ترگمان]درباره موضوع صحبت کردن با ما حرف می زد و به ما گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درباره موضوع صحبت کردن با ما حرف می زد و به ما گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Analyzing interfacing strategy and rescuing operation of foretime, the scenario of multi - manipulator interfacing instrument was proposed.
[ترجمه گوگل]با تحلیل استراتژی رابط و عملیات نجات پیشینیان، سناریوی ابزار واسط چند دستکاری پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]تحلیل استراتژی کار با تحلیل استراتژی کار و نجات عملکرد of، سناریوی ایجاد تعامل چند جانبه پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحلیل استراتژی کار با تحلیل استراتژی کار و نجات عملکرد of، سناریوی ایجاد تعامل چند جانبه پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This fact glossed over the colorful foretime of Singapore.
[ترجمه گوگل]این واقعیت در گذشته رنگارنگ سنگاپور پنهان شد
[ترجمه ترگمان]این حقیقت بر فراز the رنگارنگ سنگاپور پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حقیقت بر فراز the رنگارنگ سنگاپور پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Second, the author mainly describes the refulgence foretime during the development of the enterprise-owned school and the superiority compared with government -owned school.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، نویسنده عمدتاً در طول توسعه مدرسه متعلق به شرکت و برتری در مقایسه با مدرسه دولتی توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]دوم، نویسنده عمدتا \"refulgence foretime\" را در طول توسعه مدرسه دولتی و برتری در مقایسه با مدرسه دولتی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم، نویسنده عمدتا \"refulgence foretime\" را در طول توسعه مدرسه دولتی و برتری در مقایسه با مدرسه دولتی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. From Roma Colosseothe of 2th Century to Temple Site, it is easy to find the splendent foretime of Carthage capital.
[ترجمه گوگل]از روما کولوسئوث قرن دوم تا مکان معبد، به راحتی می توان مکان باشکوه پایتخت کارتاژ را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]از Roma Colosseothe از قرن ۲th تا سایت تمپل، پیدا کردن the foretime از پایتخت کارتاژ، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از Roma Colosseothe از قرن ۲th تا سایت تمپل، پیدا کردن the foretime از پایتخت کارتاژ، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That means you can stay as long as you are a foretime ( full - time ) student.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که شما می توانید تا زمانی که دانشجوی پیشین (تمام وقت) هستید بمانید
[ترجمه ترگمان]این به آن معنی است که شما می توانید تا زمانی که یک دانش آموز foretime (تمام وقت)هستید بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به آن معنی است که شما می توانید تا زمانی که یک دانش آموز foretime (تمام وقت)هستید بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You, once is my loved one, then in the future, you will be all my recollection in which the foretime is unable to forget.
[ترجمه گوگل]تو، زمانی محبوب من هستی، سپس در آینده، تمام خاطرات من خواهی بود که پیشینیان قادر به فراموش کردن آن نیستند
[ترجمه ترگمان]تو، یک بار محبوب من است، پس در آینده، تو تمام خاطرات من خواهی بود که the قادر به فراموش کردن آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو، یک بار محبوب من است، پس در آینده، تو تمام خاطرات من خواهی بود که the قادر به فراموش کردن آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He said: "Man hast look forward, and never encumbered by foretime. "
[ترجمه گوگل]او گفت: انسان به آینده می نگرد و هیچ گاه گرفتار گذشته نیست
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" انسان به جلو چشم دوخت، و هرگز به نزد foretime راه نیافت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" انسان به جلو چشم دوخت، و هرگز به نزد foretime راه نیافت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید