foreshock


(زلزله ی خفیف که پیش از زلزله ی اصلی و در حوالی آن به وقوع می پیوندد) پیش لرزه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a minor earthquake that precedes a major one at the same place.

جمله های نمونه

1. Unfortunately, foreshocks are just like any other small earthquake.
[ترجمه گوگل]متأسفانه پیش لرزه ها مانند هر زلزله کوچک دیگری هستند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، foreshocks درست مانند هر زمین لرزه کوچک دیگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The earth gave no indication with a foreshock or an electric signal or a water signal or anything else that an earthquake was about to begun.
[ترجمه گوگل]زمین با پیش لرزه یا سیگنال الکتریکی یا سیگنال آب یا هر چیز دیگری نشان نداد که زلزله در شرف شروع است
[ترجمه ترگمان]زمین هیچ نشانه ای از یک علامت یا یک سیگنال الکتریکی یا یک سیگنال آب و یا هر چیز دیگری که یک زلزله در شرف شروع بود، نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An increase in foreshock activity triggered the evacuation warning.
[ترجمه گوگل]افزایش فعالیت پیش لرزه باعث هشدار تخلیه شد
[ترجمه ترگمان]افزایش فعالیت foreshock موجب هشدار تخلیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mechanisms of one foreshock and four aftershocks of Yushu earthquake were determined by the wavelet domain inversion method.
[ترجمه گوگل]مکانیسم یک پیش لرزه و چهار پس لرزه زمین لرزه یوشو با روش وارونگی دامنه موجک تعیین شد
[ترجمه ترگمان]مکانیسم های یک foreshock و چهار پس لرزه های زلزله Yushu توسط روش وارونگی حوزه موجک تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The TFCM can be used to judge foreshock series, aftershock series and normal seismic activities, and it can also be applied to describe the characteristics of regional seismic activities.
[ترجمه گوگل]TFCM را می توان برای قضاوت در مورد سری های پیش لرزه، سری پس لرزه ها و فعالیت های لرزه ای معمولی استفاده کرد و همچنین می تواند برای توصیف ویژگی های فعالیت های لرزه ای منطقه ای استفاده شود
[ترجمه ترگمان]The می تواند برای داوری سری های foreshock، سری aftershock و فعالیت های نرمال لرزه ای مورد استفاده قرار گیرد و همچنین می تواند برای توصیف ویژگی های فعالیت های لرزه ای منطقه ای بکار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Signal earthquake is a foreshock in broad sense.
[ترجمه گوگل]زلزله سیگنالی یک پیش لرزه در معنای وسیع است
[ترجمه ترگمان]زلزله سیگنال به معنای گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As others have concluded, the foreshock sequence (Fig. was the most important evidence used in the imminent prediction of the Haicheng earthquake. . . . . . .
[ترجمه گوگل]همانطور که دیگران نتیجه گرفتند، توالی پیش لرزه (شکل مهم ترین شواهد مورد استفاده در پیش بینی قریب الوقوع زلزله هایچنگ بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که دیگران به این نتیجه رسیدند، توالی foreshock (شکل)مهم ترین مدرک مورد استفاده در پیش بینی قریب الوقوع زمین لرزه Haicheng earthquake بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What is the probability that an earthquake a foreshock to a larger earthquake?
[ترجمه گوگل]احتمال اینکه یک زلزله یک پیش لرزه به یک زلزله بزرگتر باشد چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]احتمال وقوع یک زمین لرزه در برابر زلزله بزرگ تر چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Signal shock and precursory earthquake swarm and foreshock activities always accompany the anomalous space-time patterns of seismic'ty.
[ترجمه گوگل]شوک سیگنال و فعالیت‌های پیش لرزه‌ای و ازدحام زمین‌لرزه‌های پیش‌لرزه همیشه با الگوهای غیرعادی فضا-زمان لرزه‌خیزی همراه است
[ترجمه ترگمان]شوک سیگنال و ازدحام precursory و فعالیت های foreshock همیشه با الگوهای غیر عادی نوع زلزله همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Signal earthquake is a kind of generalized foreshock.
[ترجمه گوگل]زلزله سیگنالی نوعی پیش لرزه تعمیم یافته است
[ترجمه ترگمان]زلزله سیگنال نوعی از foreshock تعمیم یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The higher stress drops for the foreshock sequences show that the higher shear stresses have been stored in the area of main shock.
[ترجمه گوگل]افت تنش بیشتر برای توالی های پیش لرزه نشان می دهد که تنش های برشی بالاتر در ناحیه ضربه اصلی ذخیره شده است
[ترجمه ترگمان]افت فشار بالاتر برای دنباله های foreshock نشان می دهد که تنش های برشی بیشتر در ناحیه شوک اصلی ذخیره شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even in areas where foreshocks are fairly common, there is no way of distinguishing a foreshock from an independent earthquake.
[ترجمه گوگل]حتی در مناطقی که پیش لرزه ها نسبتاً رایج هستند، هیچ راهی برای تشخیص پیش لرزه از یک زلزله مستقل وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]حتی در مناطقی که foreshocks نسبتا شایع است، هیچ راهی برای تشخیص a از یک زلزله مستقل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Michael said it might help warn of a large impending earthquake by detecting foreshocks.
[ترجمه گوگل]مایکل گفت که ممکن است با تشخیص پیش لرزه ها به هشدار درباره یک زلزله بزرگ قریب الوقوع کمک کند
[ترجمه ترگمان](مایکل)گفت ممکن است به هشدار دادن به یک زمین لرزه بزرگ نزدیک از طریق تشخیص foreshocks کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the Pacific Northwest, there is no evidence of foreshock activity for most historic earthquakes.
[ترجمه گوگل]در شمال غربی اقیانوس آرام، هیچ مدرکی دال بر فعالیت پیش لرزه برای بیشتر زمین لرزه های تاریخی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در شمال غربی اقیانوس آرام، هیچ مدرکی دال بر فعالیت foreshock برای بیشتر زمین لرزه های تاریخی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] پیش لرزه

پیشنهاد کاربران

foreshock ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: پیش لرزه
تعریف: لرزشی پیش از زمین لرزۀ بزرگ

بپرس