foreshadowed

پیشنهاد کاربران

The dark clouds foreshadowed the storm.
➝ ابرهای تیره خبر از طوفان می دادند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پیش نمایی کرد
پیش آگاهی داد
...
[مشاهده متن کامل]

تلویحاً خبر داد
اشاره ی پیشاپیش داشت
predict
indicate
signal
suggest
hint at

foreshadow :
خبر از چیز بدی بودن حاکی از چیز شومی بودن، سایه شوم افکندن
[v] to be a sign of sth that will happen in the future
پیش بینی کرد