1. dehkhoda was a forerunner of lexicography in iran
دهخدا پیشگام فرهنگ نویسی در ایران بود.
2. the nightingale is a forerunner of summer
بلبل پیک تابستان است.
3. She is a forerunner of the modern women's movement.
4. Germany's Green party was said to be the forerunner of environmental parties throughout Europe.
[ترجمه گوگل]گفته می شد که حزب سبز آلمان پیشرو احزاب محیط زیست در سراسر اروپا است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود حزب سبز آلمان پیشگام احزاب سیاسی در سراسر اروپا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An early penalty goal proved the forerunner of a disastrous performance by Scotland.
[ترجمه گوگل]یک گل زودهنگام پنالتی نشان داد که پیشرو عملکرد فاجعه بار اسکاتلند است
[ترجمه ترگمان]یک گل پنالتی تازه کار، آغازگر یک عملکرد فاجعه بار از سوی اسکاتلند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is recognized as the forerunner of all modern-day British Prime Ministers.
[ترجمه گوگل]او به عنوان پیشرو تمام نخست وزیران امروزی بریتانیا شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان طلیعه همه وزیران جدید بریتانیا شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Such chemical signals would have been the forerunner of modern-day hormones.
[ترجمه گوگل]چنین سیگنال های شیمیایی پیشرو هورمون های امروزی بوده اند
[ترجمه ترگمان]چنین علائم شیمیایی the هورمون های امروزی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Headache may be on its own or the forerunner of other complaints; it accompanies almost all other illnesses.
[ترجمه گوگل]سردرد ممکن است به خودی خود یا پیشروی سایر شکایات باشد تقریباً با تمام بیماری های دیگر همراه است
[ترجمه ترگمان]سردرد ممکن است به تنهایی و یا the سایر شکایات باشد؛ همراه با تمام بیماری های دیگر همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bloodthirsty wars between cities were the forerunner of the national wars to come.
[ترجمه گوگل]جنگ های خونخوار بین شهرها پیشرو جنگ های ملی آینده بود
[ترجمه ترگمان]جنگ های پی درپی میان شهرها آغاز جنگ های ملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They also fear the law may be the forerunner to a total ban on unleashed dogs on the beach.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می ترسند که این قانون مقدمه ممنوعیت کامل سگ های آزاد شده در ساحل باشد
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می ترسند که این قانون the به ممنوعیت کامل سگ های آزاد شده در ساحل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hansen played in the American Basketball League, a forerunner of the NBA.
[ترجمه گوگل]هانسن در لیگ بسکتبال آمریکا، پیشرو NBA بازی کرد
[ترجمه ترگمان]هانسن در لیگ بسکتبال آمریکا، a از NBA بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Joe was the forerunner and mentor in foreign reporting, but Stewartaided by abundant letters of introduction from Joewas learning fast.
[ترجمه گوگل]جو پیشرو و مربی گزارش های خارجی بود، اما استوارت با معرفی نامه های فراوان جوواس به سرعت آموخت
[ترجمه ترگمان]جو، پیشگام و راهنما در گزارش امور خارجه بود، ولی با استفاده از نامه های فراوانی که از سرعت یادگیری Joewas به دست آورده بود، به این طرف و آن طرف می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Berg's Wozzeck is one forerunner, but Britten and Mrs Piper deserve the accolade of being unconscious innovators.
[ترجمه گوگل]ووزک برگ یکی از پیشگامان است، اما بریتن و خانم پایپر سزاوار این هستند که مبتکران ناخودآگاه باشند
[ترجمه ترگمان]برگ s برگ یک forerunner است، اما Britten و خانم پیپر لیاقت این را دارند که نوآوران ناخودآگاه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید