1. Then he held up his forepaw as the Mole stepped gingerly down. 'Lean on that!'
[ترجمه گوگل]سپس در حالی که مول با عجله پایین آمد، پنجه جلویش را بالا گرفت به آن تکیه کن!
[ترجمه ترگمان]سپس دستانش را بالا گرفت، در حالی که the با احتیاط قدم به پایین گذاشت ! بهش تکیه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Looking down Simba sees that his forepaw fits inside just the palmprint of his father's paw.
[ترجمه گوگل]سیمبا که به پایین نگاه میکند، میبیند که پنجه جلویش فقط در رد کف دست پنجه پدرش جای میگیرد
[ترجمه ترگمان]به پایین نگاه می کند، that را می بیند که forepaw داخل پنجه پدرش جا می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A lion in side view, having one forepaw raised and the head facing the observer.
[ترجمه گوگل]یک شیر در نمای جانبی، با یک دست جلویی بالا و سرش رو به ناظر
[ترجمه ترگمان]یک شیر در مقابل، داشتن یک forepaw و سر رو به رو به ناظر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Kittens week to cut a nail, especially the forepaw.
[ترجمه گوگل]بچه گربه ها هفته برای کوتاه کردن ناخن، به خصوص پنجه پا
[ترجمه ترگمان]هفته گربه برای بریدن ناخن، به خصوص دست forepaw
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The little boy is holding a kitten with one of a forepaw.
[ترجمه گوگل]پسر بچه گربه ای را با یکی از پنجه های جلویی خود در آغوش گرفته است
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک یک بچه گربه در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Asas it does, one swipe from the bear's powerful forepaw will the seal out the ice.
[ترجمه گوگل]همانطور که انجام می شود، یک ضربه تند وشدید زدن از جلوی پا قدرتمند خرس، یخ را مسدود می کند
[ترجمه ترگمان]یک ضربه از دست خرس قوی خرس روی یخ را باز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The rats that did not undergo targeted reinnervation effectively had the input between the cortex and the forepaw silenced.
[ترجمه گوگل]موش هایی که تحت عصب دهی مجدد هدفمند قرار نگرفتند، به طور موثر ورودی بین قشر و جلوی پا خاموش شد
[ترجمه ترگمان]موش هایی که undergo مورد هدف قرار نگرفتند به طور موثر ورودی بین کورتکس و the را خاموش کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید