1. So the forepart Non - invasive Measurement of Vassal wall become more important.
[ترجمه گوگل]بنابراین اندازه گیری غیر تهاجمی دیوار واسال اهمیت بیشتری پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین اندازه گیری غیر تهاجمی دیوار Vassal از اهمیت بیشتری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Causes of vision decline at forepart had something to do with some factors, such as corneal edema, retinal hemorrhage, vitreous body turbidity, stuffing in Vitreous cavity.
[ترجمه گوگل]علل کاهش بینایی در جلو با برخی از عوامل مانند ادم قرنیه، خونریزی شبکیه، کدورت بدن زجاجیه، پر شدن حفره زجاجیه ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]عوامل کاهش بینایی در forepart دارای برخی عوامل مانند ادم خارج از ادم، خونریزی شبکیه، کدری و turbidity بدن است که در حفره vitreous ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An image collecting forepart offering the network support and the corresponding data processing software are developed.
[ترجمه گوگل]یک تصویر جمعآوری شده که پشتیبانی شبکه و نرمافزار پردازش داده مربوطه را ارائه میدهد
[ترجمه ترگمان]یک تصویر در حال جمع آوری forepart است که پشتیبانی شبکه را ارائه می دهد و نرم افزار پردازش داده های مربوطه توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Only so, can the forepart dilapidation of the asphalt road surface be decrease radically to improve the road quality entirely.
[ترجمه گوگل]تنها در این صورت، می توان فرسودگی سطح جاده آسفالتی را به طور اساسی کاهش داد تا کیفیت جاده به طور کامل بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]تنها به همین دلیل است که خرابی forepart آسفالت جاده آسفالت به طور اساسی کاهش یابد تا کیفیت جاده به طور کامل بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Methods 36 cases of forepart recovery for the traumatic skull defect were reported.
[ترجمه گوگل]روشها 36 مورد بهبودی پیش پا برای نقص تروماتیک جمجمه گزارش شد
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۶ مورد بازیابی forepart برای نقص جمجمه ضربه گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The fibre breakage generally occurs in the forepart of the card during carding.
[ترجمه گوگل]شکستن فیبر معمولاً در قسمت جلویی کارت در حین کار کردن اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]شکستگی الیاف به طور کلی در the کارت در طول carding رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He taught her a position for sleeping that placed the forepart of her brain at the apex of a pyramid.
[ترجمه گوگل]او موقعیتی را برای خوابیدن به او یاد داد که قسمت جلویی مغز او را در راس یک هرم قرار می داد
[ترجمه ترگمان]او به او موقعیتی برای خوابیدن یاد داد که در راس هرم قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This shear equipment and the sheet die were successively linked to forepart of the single - screw extruder.
[ترجمه گوگل]این تجهیزات برشی و قالب ورق به طور متوالی به قسمت جلویی اکسترودر تک پیچ متصل شدند
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات برشی و مرگ ورقه به طور موفقیت آمیزی به forepart تک screw متصل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Professional degrees in such fields as medicine and law forepart of the program of graduate education.
[ترجمه گوگل]مدارک حرفه ای در زمینه هایی مانند پزشکی و حقوق در برنامه تحصیلات تکمیلی
[ترجمه ترگمان]درجات حرفه ای در این زمینه ها مثل پزشکی و حقوق قانونی برنامه تحصیلات تکمیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective:To observe the influence of Chongcao Shencha capsule on pathological changes with forepart glomerulosclerosis rats.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تأثیر کپسول Chongcao Shencha بر تغییرات پاتولوژیک موشهای صحرایی گلومرولواسکلروزیس پیش پا
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تاثیر کپسول Shencha بر روی تغییرات pathological با forepart glomerulosclerosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is one of the approaches to reveal the history of forepart Qin to identify the credit and shadiness of the tales.
[ترجمه گوگل]این یکی از رویکردهایی است که تاریخچه پیشین کین را آشکار می کند تا اعتبار و سایه داستان ها را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]این یکی از روش هایی است که تاریخ (forepart)را برای شناسایی اعتبار و اعتبار قصه ها به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Taken the place of beneath magnetic axis as central separation line, the catalyst after forepart separation was basically matched to the condition of reuse.
[ترجمه گوگل]با قرار گرفتن در زیر محور مغناطیسی به عنوان خط جداسازی مرکزی، کاتالیزور پس از جداسازی قسمت جلویی اساساً با شرایط استفاده مجدد مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]در امتداد محور مغناطیسی به عنوان خط جدایی مرکزی، کاتالیزور بعد از جداسازی forepart اساسا با شرایط استفاده مجدد تطبیق داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The failure curve of the horizontal machine center during the forepart fault is degressive, the internal time is Weibull distribution.
[ترجمه گوگل]منحنی شکست مرکز افقی ماشین در طول گسل جلویی نزولی است، زمان داخلی توزیع Weibull است
[ترجمه ترگمان]منحنی شکست مرکز ماشین افقی در طول خطای forepart degressive است، زمان داخلی توزیع Weibull است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Considering that the source of the mythological animals with wings and squamae can trace to forepart of New Stone Age.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه منشأ حیوانات اساطیری با بال و اسکواما می تواند به پیش از عصر حجر جدید ردیابی شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه منبع حیوانات افسانه ای با بال و squamae می توانند به forepart عصر حجر جدید پی ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید