1. You cannot have two forenoons in the same day.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید دو ظهر در یک روز داشته باشید
[ترجمه ترگمان] تو نمیتونی توی یه روز دوتا \"forenoons\" داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He went there in the forenoon.
3. For some people the peak comes during the forenoon.
[ترجمه گوگل]برای برخی از افراد اوج در هنگام ظهر است
[ترجمه ترگمان]برای برخی افراد در ساعات قبل از ظهر به قله می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was eleven o'on the forenoon of the next day when frank waked up.
[ترجمه گوگل]ساعت یازده ظهر روز بعد بود که فرانک از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]ساعت یازده صبح روز بعد بود که فرانک بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Are you telling me that you spent the forenoon drinking beer in the porter's lodge?
[ترجمه گوگل]آیا به من می گویید که ظهر را با نوشیدن آبجو در خانه دربان گذرانده اید؟
[ترجمه ترگمان]شما به من گفتید که پیش از ظهر پیش از ظهر، آبجو را در لانه دربان صرف کردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The coffee - room had no other occupant, that forenoon, than the gentleman in brown.
[ترجمه گوگل]قهوهخانه، در آن ظهر، به جز آقای قهوهایپوش، ساکن دیگری نداشت
[ترجمه ترگمان]قبل از ظهر، اتاق قهوه خانه دیگری جز آن آقا که قهوه ای روشن بود، نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So much calls congest my ears and bore my live all the forenoon.
[ترجمه گوگل]آنقدر تماسها گوشهایم را پر میکنند و زندگیام را تا آخر ظهر خسته میکنند
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت بود که گوش های مرا گرفته بودند و تمام پیش از ظهر زندگی مرا تحمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I also request the people of the United States to display the flag at half-staff from their homes for the customary forenoon period.
[ترجمه گوگل]من همچنین از مردم ایالات متحده درخواست میکنم که پرچم را از خانههای خود بهصورت نیمه افراشته در دوره متعارف قبل از ظهر به نمایش بگذارند
[ترجمه ترگمان]من همچنین از مردم ایالات متحده درخواست می کنم تا پرچم را از خانه های خود برای دوره معمول قبل از ظهر به نمایش بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید