forelock

/ˈfɔːrlɑːk//ˈfɔːlɒk/

معنی: سگدست، کاکل، موی پیشانی، میخ محور
معانی دیگر: (موی سر) کاکل، میخ آسه، می  محور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lock or tuft of hair that grows on or above the forehead, esp. on a horse.
اسم ( noun )
• : تعریف: a pin fitted or driven through an opening to hold two parts together; linchpin.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: forelocks, forelocking, forelocked
• : تعریف: to secure with a forelock.

جمله های نمونه

1. Seize (or Take) time by the forelock.
[ترجمه زهرا] بدون معطلی دست به کار شدن .
|
[ترجمه گوگل]با جلو قفل زمان را بگیرید (یا بگیرید)
[ترجمه ترگمان]دست کاکلش را بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Seize time by the forelock.
[ترجمه گوگل]زمان را از جلو قفل بگیرید
[ترجمه ترگمان]time را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A lank forelock fell from beneath the hat bearing the tricolour cockade.
[ترجمه گوگل]قفل جلویی از زیر کلاهی که کاکل سه رنگی داشت افتاد
[ترجمه ترگمان]یک پیشانی بلند و استخوانی از زیر کلاه نوار tricolour به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He touched his forelock in mock deference.
[ترجمه گوگل]با احترامی ساختگی جلوی جلویش را لمس کرد
[ترجمه ترگمان]او با احترام به کاکلش دست زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll take time by the forelock to study English and another foreign language at least.
[ترجمه گوگل]من برای مطالعه زبان انگلیسی و حداقل یک زبان خارجی دیگر وقت می گذارم
[ترجمه ترگمان]من با کاکلش ون زمان وقت می گیرم که انگلیسی و یه زبان خارجی دیگه یاد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You must take time by the forelock and do it now.
[ترجمه گوگل]شما باید برای جلو قفل وقت بگذارید و همین الان این کار را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]شما باید به وسیله the وقت بگیرید و همین حالا این کار را بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't waste a moment. Take time by the forelock and do it now.
[ترجمه گوگل]لحظه ای را تلف نکن برای جلوی قفل وقت بگذارید و همین الان این کار را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]یه لحظه رو تلف نکن حالا وقت آن را بگیر و همین حالا این کار را بکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He still wears a sailor suit, the cowlick at his hairline gives his forelock a life of its own.
[ترجمه گوگل]او هنوز کت و شلوار ملوانی می پوشد، غلاف روی خط موی سرش زندگی خودش را به پیشانی او می بخشد
[ترجمه ترگمان]او هنوز لباس ملاحی می پوشد، cowlick بالای خط موی او برای کاکلش زندگی خودش را به دست اورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you want to amount to something, you must seize time by the forelock, lay siege to optimal choice and let promethean fire emit light and heat.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهید چیزی را به دست آورید، باید زمان را از پیش قفل بگیرید، به انتخاب بهینه محاصره کنید و اجازه دهید آتش پرومته نور و گرما ساطع کند
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید به چیزی نیاز داشته باشید، شما باید زمان را توسط کاکلش به دست بگیرید، انتخاب بهینه را به دست بگیرید و اجازه دهید آتش روشن و گرما تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lower - class character are included either as comic butts or faithful forelock - touching adjuncts of the main characters.
[ترجمه گوگل]شخصیت‌های کلاس پایین‌تر یا به‌عنوان باسن کمیک یا پیشانی وفادار - کمک‌های لمسی شخصیت‌های اصلی گنجانده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]شخصیت طبقه پایین نیز به عنوان butts کمدی و یا forelock وفادار به پیشانی شخصیت های اصلی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She will leave for the United States soon, so if you want to ask her anything you must take time by the forelock.
[ترجمه گوگل]او به زودی عازم ایالات متحده خواهد شد، بنابراین اگر می‌خواهید چیزی از او بپرسید، باید از جلوی خود وقت بگذارید
[ترجمه ترگمان]او به زودی به آمریکا می رود، بنابراین اگر بخواهی چیزی از او بخواهی باید با کاکلش زمان بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سگدست (اسم)
cantilever, linchpin, forelock

کاکل (اسم)
peak, forelock, frontlet, foretop, pileum, scalp lock, topknot

موی پیشانی (اسم)
forelock, foretop

میخ محور (اسم)
linchpin, forelock

انگلیسی به انگلیسی

• lock of hair which grows over the forehead (on a person or horse)
a forelock is a piece of hair that falls over your forehead. people often used to pull their forelocks to show respect for other people of a higher class than they were.
if you say that one person tugs their forelock to another person, you mean that the first person shows the second person too much respect or is unnecessarily worried about their opinions.

پیشنهاد کاربران

بپرس