foreknowledge

/ˌfɔːrˈnɒlɪdʒ//ˌfɔːˈnɒlɪdʒ/

معنی: اطلاع قبلی، علم غیب، اگاهی از پیش
معانی دیگر: پیش دانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: knowledge or awareness of something before it occurs or exists; prescience.
مشابه: anticipation, vision

جمله های نمونه

1. She has maintained that the General had foreknowledge of the plot.
[ترجمه گوگل]او مدعی است که ژنرال از قبل از این طرح آگاه بوده است
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرده بود که ژنرال آگاه از نقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Awareness that he possesses foreknowledge of events dawns on him, and he faints.
[ترجمه گوگل]آگاهي از اينكه او از حوادث آگاهي دارد به او مي رسد و غش مي كند
[ترجمه ترگمان]چون احساس می کند که دارد احساس می کند که وقایع دارد به او نزدیک می شود و از هوش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bluelight was supposed to give her foreknowledge so she could act decisively.
[ترجمه گوگل]قرار بود نور آبی به او آگاهی قبلی بدهد تا بتواند قاطعانه عمل کند
[ترجمه ترگمان]The قرار بود foreknowledge را احساس کند تا بتواند با قاطعیت رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But foreknowledge meant more choices for Spiderglass to take away.
[ترجمه گوگل]اما پیش‌دانش به معنای انتخاب‌های بیشتری بود که Spiderglass باید از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]اما پیش گس تر به معنای انتخاب های بیشتری برای Spiderglass بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He hasn't the least foreknowledge of this matter.
[ترجمه گوگل]او کمترین پیش آگاهی از این موضوع را ندارد
[ترجمه ترگمان]او کم ترین اطلاعی از این موضوع ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stopper, this are that the foreknowledge is future?
[ترجمه گوگل]توقف، این هستند که علم پیشین آینده است؟
[ترجمه ترگمان]در stopper، این همان چیزی است که پیش گس تر در آینده وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Odinga has denied any foreknowledge of the ethnic cleansing of Kikuyus in Kisumu and other Lake Victoria towns where the Luo predominate.
[ترجمه گوگل]آقای اودینگا هرگونه اطلاع قبلی در مورد پاکسازی قومی کیکویوها در کیسومو و دیگر شهرهای دریاچه ویکتوریا که در آن لوا غالب است را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای اودینگا هر گونه آگاهی عمومی از پاک سازی قومی of ها را در Kisumu و دیگر شهره ای دریاچه ویکتوریا که در آن \"لو\" به وفور یافت می شود را انکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is in your complacency no foreknowledge of death nor even of separation.
[ترجمه گوگل]در از خود راضی بودن تو نه آگاهی از مرگ وجود دارد و نه حتی از جدایی
[ترجمه ترگمان]در نظر تو احساس مرگ و حتی جدایی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Roughly put, the problem of divine foreknowledge is as follows.
[ترجمه گوگل]به طور تقریبی، مشکل علم پیشین الهی به شرح زیر است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، مساله آگاهی از دانش الهی به شرح زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of or relating to the theology of Jacobus Arminius and his followers, who believed that predestination was conditioned by God's foreknowledge of human free choices.
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به الهیات یاکوبوس آرمینیوس و پیروانش، که معتقد بودند جبر مشروط به آگاهی از قبل خداوند از انتخاب های آزاد انسان است
[ترجمه ترگمان]لوتر، که معتقد بود تقدیر ازلی با آگاه بودن خداوند از انتخاب های آزاد بشر مشروط شده است، یا مربوط به الاهیات کالون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this place you could not feel anything, except pain and foreknowledge of pain.
[ترجمه گوگل]در این مکان جز درد و پیش آگاهی از درد چیزی احساس نمی کردی
[ترجمه ترگمان]در اینجا دیگر چیزی احساس نمی کرد جز درد و احساس درد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اطلاع قبلی (اسم)
foreknowledge, precognition, preview

علم غیب (اسم)
foreknowledge, prescience

اگاهی از پیش (اسم)
foreknowledge, prescience

انگلیسی به انگلیسی

• advance knowledge, knowing beforehand
foreknowledge is knowledge of an event or situation before it actually happens; a formal word.

پیشنهاد کاربران

شناخت قبلی، پیش شناخت. آگاهی قبلی،
پیش دانسته ها

بپرس