foreign exchange

/ˈfɔːrənɪksˈt͡ʃeɪndʒ//ˈfɒrənɪkˈst͡ʃeɪndʒ/

ارز، پول خارجی، (جمع) اسعار، مبادله خارجی، ارز خارجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: international monetary transaction, as between governments or businesses of different countries.

(2) تعریف: foreign currencies used to settle accounts in another country.

جمله های نمونه

1. The dollar is expected to fall in the foreign exchange markets.
[ترجمه Y.G] پیش بینی می شود دلار در بازارهای ارز کاهش یابد.
|
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود دلار در بازارهای ارز کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که دلار در بازارهای ارز خارجی سقوط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pound took a nosedive on the foreign exchange market today.
[ترجمه گوگل]پوند امروز در بازار ارز افت کرد
[ترجمه ترگمان]پوند در بازار ارز خارجی سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To earn foreign exchange we must export.
[ترجمه گوگل]برای کسب ارز باید صادرات داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]برای کسب ارز خارجی باید صادرات کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government has promised further relaxations in foreign exchange controls.
[ترجمه گوگل]دولت وعده تسهیلات بیشتر در کنترل ارز را داده است
[ترجمه ترگمان]دولت به relaxations بیشتر در کنترل ارز خارجی قول داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Russia decided to float the rouble on the foreign exchange market.
[ترجمه گوگل]روسیه تصمیم گرفت روبل را در بازار ارز شناور کند
[ترجمه ترگمان]روسیه تصمیم گرفت یک روبل را در بازار ارز خارجی شناور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The school organizes a foreign exchange to France.
[ترجمه گوگل]این مدرسه مبادلات خارجی به فرانسه را سازماندهی می کند
[ترجمه ترگمان]این مدرسه مبادله خارجی را به فرانسه سازماندهی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bank has been intervening in foreign exchange markets.
[ترجمه گوگل]این بانک در بازار ارز مداخله می کند
[ترجمه ترگمان]این بانک در بازارهای ارز خارجی دخالت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each transaction at the foreign exchange counter seems to take forever.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هر معامله در باجه ارز برای همیشه طول می کشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هر تراکنش ها در باجه مبادله خارجی برای همیشه در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pound rallied just before the foreign exchange market closed.
[ترجمه گوگل]پوند درست قبل از بسته شدن بازار ارز افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]پوند درست قبل از بسته شدن بازار ارز خارجی متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Foreign exchange controls were largely abolished.
[ترجمه گوگل]کنترل ارز تا حد زیادی لغو شد
[ترجمه ترگمان]کنترل معاملات خارجی تا حد زیادی ملغی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dealers on the foreign exchange markets were also hedging their bets and the pound was also on ice.
[ترجمه گوگل]دلالان در بازارهای ارز نیز شرط های خود را پوشش می دادند و پوند نیز روی یخ بود
[ترجمه ترگمان]معامله کنندگان در بازارهای ارز خارجی نیز شرط خود را پوشش دادند و پوند نیز بر روی یخ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the one hand, real-world foreign exchange markets conform closely to the kinds of markets we have studied in this chapter.
[ترجمه گوگل]از یک سو، بازارهای واقعی ارز خارجی با انواع بازارهایی که در این فصل مطالعه کردیم، مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]از یک سو، بازارهای ارز خارجی دنیای واقعی با انواع بازارهایی که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته اند، مطابقت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The market also contains around 10-12 foreign exchange brokers who link buyers and sellers of foreign currency.
[ترجمه گوگل]این بازار همچنین شامل حدود 10-12 دلال ارز است که خریداران و فروشندگان ارز خارجی را به هم مرتبط می کنند
[ترجمه ترگمان]این بازار همچنین شامل حدود ۱۰ تا ۱۲ دلال معاملات خارجی است که خریداران و فروشندگان ارز خارجی را به هم متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The resulting trade deficit and shortage of incoming foreign exchange added to the country's balance-of-payments problem.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری ناشی از آن و کمبود ارز ورودی بر مشکل تراز پرداخت های کشور افزود
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری حاصل و کمبود ارز خارجی ورودی به مشکل تراز پرداخت ها اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] تسعیر ارز
[کامپیوتر] تعویض خارجی

انگلیسی به انگلیسی

• foreign currency, currency of another nation
the foreign exchange markets are the systems by which one country's currency is changed into another country's currency.
foreign exchange is also one country's currency which is held by another country.

پیشنهاد کاربران

بازار بین المللی تبادل ارز
فارکس
ارز
گاهی دو یا چند کلمۀ زبان مبدأ مفهوم واحدی در زبان مقصد دارند که در زبان مقصد با
یک کلمه بیان می شوند. در نتیجه ترجمۀ همۀ اجزای عبارت اصلی لازم نیست.

بپرس