foreign currency


معنی: پول خارجی

جمله های نمونه

1. The bank will supply and buy back foreign currency.
[ترجمه گوگل]این بانک ارز خارجی را تامین و بازخرید می کند
[ترجمه ترگمان]این بانک ارز خارجی را تامین خواهد کرد و آن را خواهد خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She commuted some foreign currency to domestic.
[ترجمه گوگل]او مقداری ارز خارجی را به داخل تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]او مقداری پول خارجی را به داخلی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was a thriving black market in foreign currency.
[ترجمه گوگل]بازار سیاه پر رونق ارز خارجی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک بازار سیاه پر رونق در ارز خارجی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bank can supply you with foreign currency .
[ترجمه گوگل]بانک می تواند ارز شما را تامین کند
[ترجمه ترگمان]بانک می تواند با ارز خارجی شما را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He bamboozled me into exchanging the foreign currency.
[ترجمه گوگل]او مرا به صرافی مبادله کرد
[ترجمه ترگمان]او مرا به مبادله ارز خارجی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bank charges a commission on all foreign currency transactions.
[ترجمه گوگل]این بانک برای تمام تراکنش های ارزی پورسانت دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]این بانک مسئول تمام تراکنش های ارزی خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Take some foreign currency to cover incidentals like the taxi fare to your hotel.
[ترجمه گوگل]برای تامین هزینه های جانبی مانند کرایه تاکسی به هتل، مقداری ارز خارجی بگیرید
[ترجمه ترگمان]مقداری ارز خارجی برای پوشش دادن incidentals مثل کرایه تاکسی به هتل خود بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The demand for foreign currency depreciates the real value of local currencies.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای ارز خارجی ارزش واقعی ارزهای داخلی را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای ارز خارجی ارزش واقعی ارزه ای محلی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The country experienced a foreign currency shortage for several months.
[ترجمه گوگل]این کشور چندین ماه با کمبود ارز مواجه بود
[ترجمه ترگمان]این کشور چندین ماه است که کمبود ارز خارجی را تجربه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tourism is the country's top earner of foreign currency.
[ترجمه گوگل]گردشگری بیشترین درآمد ارزی کشور را دارد
[ترجمه ترگمان]گردشگری منبع اصلی ارز خارجی کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tourism is the country's biggest foreign currency earner.
[ترجمه گوگل]گردشگری بزرگترین درآمد ارز خارجی کشور است
[ترجمه ترگمان]گردشگری بزرگ ترین درآمد ارزی کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foreign currency assets and liabilities are translated into sterling at the rates of exchange at the balance sheet date.
[ترجمه گوگل]دارایی ها و بدهی های ارزی به استرلینگ با نرخ مبادله در تاریخ ترازنامه تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]دارایی های ارزی خارجی و بدهی ها در نرخ های مبادله در تاریخ ورقه تعادل به استرلینگ ترجمه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When a central bank buys a surplus of foreign currency it exchanges it for domestic currency, here Deutschmarks.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بانک مرکزی مازاد ارز خارجی را خریداری می کند، آن را با ارز داخلی مبادله می کند، در اینجا Deutschmarks
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک بانک مرکزی مازاد ارز خارجی را خریداری می کند، آن را برای واحد پول داخلی در اینجا مبادله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Foreign currency option contracts were introduced in 198
[ترجمه گوگل]قراردادهای اختیار معامله ارز خارجی در سال 198 معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]قراردادهای انتخاب ارزی خارجی در ۱۹۸ مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The country has foreign currency reserves of $83 billion.
[ترجمه گوگل]این کشور دارای ذخایر ارزی 83 میلیارد دلاری است
[ترجمه ترگمان]این کشور دارای ذخایر ارزی خارجی ۸۳ میلیارد دلاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پول خارجی (اسم)
foreign currency

تخصصی

[حسابداری] ارز

انگلیسی به انگلیسی

• money in circulation from a different country

پیشنهاد کاربران

بپرس