foreign agent

جمله های نمونه

1. That store was a front for foreign agent.
[ترجمه گوگل]آن فروشگاه جلوی عامل خارجی بود
[ترجمه ترگمان]اون فروشگاه مال یه مامور خارجی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was alleged that foreign agents were behind the recent violence.
[ترجمه گوگل]ادعا شده بود که عوامل خارجی در پشت خشونت های اخیر بوده اند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که عوامل خارجی در پشت پرده خشونت های اخیر قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He denounced Catholic priests as foreign agents who should be killed on sight.
[ترجمه گوگل]او کشیشان کاتولیک را به عنوان عوامل خارجی محکوم کرد که باید در عین حال کشته شوند
[ترجمه ترگمان]وی کشیشان کاتولیک را به عنوان عوامل خارجی محکوم کرد که باید به محض رویت کشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government kicked a foreign agent out of the country.
[ترجمه گوگل]دولت یک عامل خارجی را از کشور بیرون کرد
[ترجمه ترگمان]دولت یک نماینده خارجی را از کشور اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Any foreign agent or organism that is harmful to the body.
[ترجمه گوگل]هر عامل یا ارگانیسم خارجی که برای بدن مضر باشد
[ترجمه ترگمان]هر عامل خارجی یا موجود زنده ای که برای بدن مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By fair means or foul, the foreign agent is expected to bring home the information.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که با روش های منصفانه یا نادرست، عامل خارجی اطلاعات را به خانه بیاورد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های منصفانه و یا بد، انتظار می رود که نماینده خارجی اطلاعات را به خانه بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Government officials are considering whether to require his registration as a foreign agent.
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی در حال بررسی این موضوع هستند که آیا ثبت نام او را به عنوان یک عامل خارجی الزامی کنند یا خیر
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی در حال بررسی این موضوع هستند که آیا نیاز به ثبت نام وی به عنوان یک عامل خارجی وجود دارد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The police received a tip and began to tail the foreign agent.
[ترجمه گوگل]پلیس یک سرنخ دریافت کرد و شروع به دنبال کردن مامور خارجی کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس انعام دریافت کرد و شروع به دم کردن مامور خارجی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China's online games operator in the first game of the foreign agent - based model, once extremely strong.
[ترجمه گوگل]اپراتور بازی های آنلاین چین در اولین بازی از مدل مبتنی بر عامل خارجی، یک بار بسیار قوی است
[ترجمه ترگمان]بازی های آنلاین بازی های آنلاین چین در اولین بازی مدل مبتنی بر عامل خارجی، که زمانی بسیار قوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• agent from a foreign country, authorized representative from overseas

پیشنهاد کاربران

عامل بیگانه، مأمور مخفی
foreign agent ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: لابی گر بیگانگان
تعریف: فردی که رسماً برای شرکت یا دولتی خارجی لابی می کند

بپرس