1. the picture's background shows mountains and its foreground consists of a tree and two horses
زمینه ی تصویر،کوه و در پیش نمای آن یک درخت و دو اسب وجود دارد.
2. The red figure in the foreground is the artist's mother.
 [ترجمه گوگل]چهره قرمز در پیش زمینه، مادر هنرمند است 
[ترجمه ترگمان]چهره قرمز در پیش زمینه مادر هنرمند است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. A happy family occupies the foreground of the painting.
 [ترجمه گوگل]یک خانواده شاد پیش زمینه نقاشی را اشغال می کند 
[ترجمه ترگمان]یک خانواده شاد پیش زمینه نقاشی را اشغال کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He is the bowler-hatted figure in the foreground of Orpen's famous painting.
 [ترجمه گوگل]او شخصیتی با کلاه کاسهزن در پیشزمینه نقاشی معروف اورپن است 
[ترجمه ترگمان]او یک شکل کلاه لبه دار در پیش زمینه نقاشی معروف Orpen است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The spire of the tower dominates the foreground.
 [ترجمه گوگل]مناره برج بر پیش زمینه غالب است 
[ترجمه ترگمان]مناره برج بر پیش زمینه تسلط دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. There were three figures in the foreground.
7. I'm going to paint in the foreground.
 [ترجمه گوگل]من می خواهم در پیش زمینه نقاشی کنم 
[ترجمه ترگمان]می خواهم در پیش زمینه نقاشی کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. You haven't drawn the figures in the foreground in proportion.
 [ترجمه گوگل]شما شکل های پیش زمینه را به تناسب نکشیده اید 
[ترجمه ترگمان]شما تصویر را در قسمت جلوی تصویر رسم نکرده اید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The figures of the horses in the foreground are out of proportion.
 [ترجمه گوگل]شکل اسب ها در پیش زمینه نامتناسب است 
[ترجمه ترگمان]آمار اسب ها در پیش زمینه خارج از محدوده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Try to draw the figures in the foreground in proportion.
 [ترجمه گوگل]سعی کنید شکل ها را در پیش زمینه به نسبت ترسیم کنید 
[ترجمه ترگمان]سعی کنید تصویر را به نسبت به تصویر بکشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. He's become the foreground of public attention.
 [ترجمه گوگل]او به پیش زمینه توجه عمومی تبدیل شده است 
[ترجمه ترگمان]او پیش زمینه توجه عمومی شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. This issue is very much in the foreground.
 [ترجمه گوگل]این موضوع بسیار در پیش زمینه است 
[ترجمه ترگمان]این مساله در پیش زمینه بسیار زیاد است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The foreground, nearest the viewer, is painted last.
 [ترجمه گوگل]پیش زمینه، نزدیکترین به بیننده، آخرین نقاشی شده است 
[ترجمه ترگمان]پیش زمینه، نزدیک ترین بیننده، آخرین رنگ است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The figure in the foreground is the artist's mother.
 [ترجمه گوگل]چهره ای که در پیش زمینه قرار دارد، مادر این هنرمند است 
[ترجمه ترگمان]چهره در پیش زمینه مادر هنرمند است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Education has been very much in the foreground recently.
 [ترجمه گوگل]اخیراً آموزش بسیار در پیش زمینه بوده است 
[ترجمه ترگمان]آموزش به تازگی در پیش زمینه بسیار زیاد بوده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید