foregoing

/fɔːˈɡoʊɪŋ//fɔːˈɡəʊɪŋ/

(آنچه که قبلا نوشته یا گفته شده است) مذکور، ذکر شده، در بالا آمده، یاد شده، فرگفت، پیش گفته شده، بالاگفته، سابق الذکر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: occurring or appearing just before; preceding; previous.
متضاد: following
مشابه: former, precedent, preceding, previous

- Let me explain what I meant by the foregoing statement.
[ترجمه گوگل] اجازه دهید توضیح دهم که منظورم از عبارت فوق چیست
[ترجمه ترگمان] اجازه بدهید توضیح بدهم که منظور من از اظهارات شما چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the foregoing
فوق الذکر،پیش گفته،پارنگاشت،فرگفت

2. I can testify to the foregoing since I was actually present when it happened.
[ترجمه گوگل]من می توانم به موارد فوق شهادت دهم زیرا در زمان وقوع آن واقعاً حضور داشتم
[ترجمه ترگمان]من از وقتی که این اتفاق افتاد من می توانم شهادت بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The foregoing examples illustrate this point.
[ترجمه گوگل]مثال‌های پیش‌رو این نکته را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مثال های فوق این نکته را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You might think from the foregoing that the French want to phase accents out. Not at all.
[ترجمه گوگل]ممکن است با توجه به موارد فوق فکر کنید که فرانسوی ها می خواهند لهجه ها را حذف کنند اصلا
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است فکر کنید که فرانسوی ها می خواهند تغییر شکل دهند به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The foregoing have all been included in the proposals.
[ترجمه گوگل]موارد فوق همه در پیشنهادات گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]موارد فوق در این پیشنهادها گنجانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The foregoing paragraphs were written in 198
[ترجمه گوگل]پاراگراف های فوق در سال 198 نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]پاراگراف های فوق در ۱۹۸ مورد نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The foregoing is a description of the proposed plan.
[ترجمه گوگل]موارد فوق شرحی از طرح پیشنهادی است
[ترجمه ترگمان]نکته فوق، توصیفی از طرح پیشنهادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The foregoing account was written fifty years after the incident.
[ترجمه گوگل]شرح فوق پنجاه سال پس از واقعه نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]شرح فوق، پنجاه سال پس از این واقعه نگاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The foregoing justification of induction is quite unacceptable, as David Hume conclusively demonstrated as long ago as the mid-eighteenth century.
[ترجمه گوگل]همان طور که دیوید هیوم در اواسط قرن هجدهم به طور قاطع نشان داد، توجیه استقرایی فوق غیرقابل قبول است
[ترجمه ترگمان]توجیه فوق از القا کاملا غیرقابل قبول است، همانطور که دیوید هیوم تا مدت ها پیش در اواسط قرن هجدهم به طور قطع ثابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This, however, it will be evident from the foregoing, is something on which no one should count in the future.
[ترجمه گوگل]با این حال، از آنچه گفته شد مشخص خواهد شد، چیزی است که هیچ کس نباید در آینده روی آن حساب کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امر از موارد فوق مشهود خواهد بود، چیزی است که در آن هیچ کس نباید در آینده حساب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The foregoing discussion suggests that political parties can be regarded in two different ways.
[ترجمه گوگل]بحث پیشین نشان می‌دهد که احزاب سیاسی را می‌توان به دو صورت متفاوت در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]بحث فوق نشان می دهد که احزاب سیاسی را می توان به دو روش مختلف در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All of the foregoing principles apply to any relationship, but we are not talking about just any relationship.
[ترجمه گوگل]تمام اصول فوق در مورد هر رابطه ای صدق می کند، اما ما فقط در مورد هر رابطه ای صحبت نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]همه اصول مذکور به هر رابطه ای اعمال می شوند، اما ما در مورد هر رابطه ای صحبت نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The foregoing discussion has dealt with proximate causes.
[ترجمه گوگل]بحث فوق به علل تقریبی پرداخته است
[ترجمه ترگمان]بحث فوق با علل قطعی مواجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Despite the foregoing criticisms, we recognise and welcome the change of direction signalled by the draft guidance.
[ترجمه گوگل]علیرغم انتقادات فوق، ما تغییر جهت نشان داده شده توسط پیش نویس راهنمایی را می شناسیم و از آن استقبال می کنیم
[ترجمه ترگمان]با وجود انتقادات فوق، ما از تغییر جهت که توسط پیش نویس راهنما اشاره شده است استقبال می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] بنابر آنچه گفته شد
[ریاضیات] فوق، مذکور، ذکر شده

انگلیسی به انگلیسی

• preceding, former, previous
you can use foregoing refer to something that has just been said; a formal word. attributive adjective here but can also be used as a singular noun. e.g. in the foregoing we have seen how people differ in their approach to problems.

پیشنهاد کاربران

نادیده گرفتن
پیشین
حذف یا رد کردن یا چشمپوشی از چیزی ارزشمند. گاهی هم به معنای آنچه پیشتر آمده.
فوق الذکر
پیشرفته

بپرس