1. Keen skiers are happy to forego a summer holiday to go skiing.
[ترجمه گوگل]اسکی بازان مشتاق خوشحال هستند که تعطیلات تابستانی را برای رفتن به اسکی کنار می گذارند
[ترجمه ترگمان]اسکی بازان بزرگ خوشحال هستند که از تعطیلات تابستانی راضی هستند تا به اسکی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Priests promise to forego the pleasures of the flesh.
[ترجمه گوگل]کشیش ها قول می دهند که از لذت های جسمانی چشم بپوشند
[ترجمه ترگمان]کشیش ها قول می دهند که از لذت های گوشت صرف نظر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Effectively, the legislature agreed to forego the extended debate and process of negotiation over appropriations that normally occurred.
[ترجمه گوگل]در واقع، قانونگذار موافقت کرد که از بحث و روند مذاکرات گسترده در مورد تخصیصی که به طور معمول رخ میداد صرف نظر کند
[ترجمه ترگمان]به طور موثر، قانون گذار موافقت کرد که از بحث های طولانی و فرآیند مذاکره بر سر تخصیص بودجه که به طور معمول رخ داده است صرف نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Here, three Santas forego their sleighs in favor of an underground commute.
[ترجمه گوگل]در اینجا، سه بابانوئل از سورتمه خود صرف نظر می کنند و به نفع رفت و آمد زیرزمینی هستند
[ترجمه ترگمان]در اینجا، سه Santas از سورتمه های ایشان به نفع رفت و آمد زیرزمینی چشم پوشی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. People tend to forego sleep in order to make time for a work-out or other daily activities and it is often overlooked as an important factor in the battle of the bulge.
[ترجمه گوگل]مردم تمایل دارند از خواب صرف نظر کنند تا زمانی را برای تمرین یا سایر فعالیت های روزانه اختصاص دهند و اغلب به عنوان عامل مهمی در نبرد برآمدگی نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]افراد تمایل دارند که از خواب صرف نظر کنند تا زمانی را برای فعالیت های روزانه و یا فعالیت های روزانه دیگر به دست آورند و اغلب به عنوان یک عامل مهم در نبرد of نادیده گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mickey agreed to forego his holiday for the new project.
[ترجمه گوگل]میکی موافقت کرد که از تعطیلات خود برای پروژه جدید صرف نظر کند
[ترجمه ترگمان]میکی می گوید که از تعطیلات خود برای پروژه جدید صرف نظر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Today forego a grudge. Forgive those who hurt you.
[ترجمه گوگل]امروز کینه را کنار بگذارید کسانی را که به شما صدمه زدند ببخشید
[ترجمه ترگمان] امروز از یه کینه پیروی کن کسایی که بهت آسیب رسوندن رو ببخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mickey agreed to forego his holiday.
[ترجمه گوگل]میکی موافقت کرد که از تعطیلات خود صرف نظر کند
[ترجمه ترگمان]میکی \"موافقت کرد که از تعطیلاتش کناره گیری کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I forego the cod tongues: just thinking about how they extract them makes me slightly queasy.
[ترجمه گوگل]من از زبانهای ماهی کاد چشم پوشی میکنم: فقط فکر کردن به اینکه چگونه آنها را استخراج میکنند کمی من را مضطرب میکند
[ترجمه ترگمان]فقط به این فکر می کنم که چطور آن ها باعث می شود کمی حالت تهوع پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Neither women nor men have to forego satisfying sexual relationships because of advancing age.
[ترجمه گوگل]نه زنان و نه مردان مجبور نیستند از روابط جنسی رضایت بخش به دلیل افزایش سن چشم پوشی کنند
[ترجمه ترگمان]نه زن و نه مرد نباید روابط جنسی ارضا کننده را به خاطر افزایش سن، از دست بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This was a delight he could not forego.
[ترجمه گوگل]این لذتی بود که او نمی توانست از آن چشم پوشی کند
[ترجمه ترگمان]این لذتی بود که نمی توانست از آن صرف نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or else he would forego his mortal nature.
[ترجمه گوگل]وگرنه از فانی بودن خود چشم پوشی می کرد
[ترجمه ترگمان]وگرنه از طبیعت فانی چشم پوشی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Furthermore, in a five-match Test series one of the northern or midland venues must forego.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در یک سری آزمون پنج مسابقه ای، یکی از مکان های شمالی یا میدلند باید حذف شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در یک سری پنج مسابقه ای تست، یکی از مکان های شمالی یا midland باید از آن صرف نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید