فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: foredooms, foredooming, foredoomed
حالات: foredooms, foredooming, foredoomed
• : تعریف: to doom beforehand.
foredoom
/fɔːrˈduːm//fɔːˈduːm/
معنی: تقدیر، سرنوشت، محکومیت قبلی، از پیش مقدر یا محکوم کردن
معانی دیگر: از آغاز به سرنوشت بدی دچار کردن، از پیش محکوم کردن
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. The whole project seemed foredoomed to failure from the start.
[ترجمه گوگل]کل پروژه از همان ابتدا محکوم به شکست به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]تمام این پروژه به نظر شکست خورده می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام این پروژه به نظر شکست خورده می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An unjust war is foredoomed to failure.
[ترجمه گوگل]یک جنگ ناعادلانه محکوم به شکست است
[ترجمه ترگمان]یک جنگ ناعادلانه، محکوم به شکست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک جنگ ناعادلانه، محکوم به شکست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All attempts to revive the fishing industry were foredoomed to failure.
[ترجمه گوگل]تمام تلاش ها برای احیای صنعت ماهیگیری محکوم به شکست بود
[ترجمه ترگمان]همه تلاش ها برای احیای صنعت ماهیگیری به شکست انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه تلاش ها برای احیای صنعت ماهیگیری به شکست انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Any attempt to construct an ideal society is foredoomed to failure.
[ترجمه گوگل]هر تلاشی برای ساختن یک جامعه ایده آل محکوم به شکست است
[ترجمه ترگمان]هر گونه تلاش برای ساخت یک جامعه آرمانی به شکست منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه تلاش برای ساخت یک جامعه آرمانی به شکست منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You are a good man, but we cann't get together in foredoom.
[ترجمه گوگل]تو مرد خوبی هستی، اما ما نمی‌توانیم در آینده دور هم جمع شویم
[ترجمه ترگمان]تو مرد خوبی هستی، اما ما با هم در foredoom نخواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو مرد خوبی هستی، اما ما با هم در foredoom نخواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In spite of my worries and hesitance, the final choice is foredoom .
[ترجمه گوگل]علیرغم نگرانی ها و تردیدهای من، انتخاب نهایی پیش داوری است
[ترجمه ترگمان]علی رغم نگرانی و تردید، انتخاب نهایی foredoom است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علی رغم نگرانی و تردید، انتخاب نهایی foredoom است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تقدیر (اسم)
thank, allotment, destiny, destination, dispensation, appreciation, fate, commendation, predestination, ordinance, foredoom, predetermination
سرنوشت (اسم)
karma, die, lot, destiny, destination, fate, predestination, hap, doom, foredoom, kismet
محکومیت قبلی (اسم)
foredoom
از پیش مقدر یا محکوم کردن (فعل)
foredoom
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید