forecourt

/ˈfɔːrkɔːrt//ˈfɔːkɔːt/

حیات جلوی خانه، بیرونی، جلوخان، محوطه ی پمپ بنزین، (تنیس و بدمینتون و غیره) بخش جلوی نت، بخش میان خط سرویس و نت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in basketball, the half of the court in which a team is attempting to score. (Cf. backcourt.)

(2) تعریف: in tennis, the part of the court between the service line and the net. (Cf. backcourt.)

(3) تعریف: a court at the front of a building or group of buildings.

جمله های نمونه

1. I locked the bike in the forecourt of the Kirey Hotel.
[ترجمه گوگل]دوچرخه را در محوطه هتل کری قفل کردم
[ترجمه ترگمان]موتور را در حراجی هتل Kirey قفل کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chauffeur pulled the car into the forecourt in a cloud of steam and got out.
[ترجمه گوگل]راننده ماشین را در ابری از بخار به جلوی زمین کشید و پیاده شد
[ترجمه ترگمان]راننده اتومبیل را در ابری از بخار بیرون کشید و بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On the forecourt he unlocked the car and threw the diaries across on to the passenger seat before sliding in behind the wheel.
[ترجمه گوگل]در جلوی زمین، قفل ماشین را باز کرد و قبل از اینکه پشت فرمان بچرخد، دفترچه خاطرات را روی صندلی مسافر انداخت
[ترجمه ترگمان]در محوطه جلوی اتومبیل را باز کرد و دفتر یادداشت روزانه را به طرف صندلی مسافر پرت کرد و قبل از آن که از پشت فرمان حرکت کند روی صندلی راننده نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Carson parked the Mercedes on the forecourt off the road, and walked around to help Alison out.
[ترجمه گوگل]کارسون مرسدس بنز را در جلوی جاده پارک کرد و برای کمک به آلیسون راه افتاد
[ترجمه ترگمان]کار سن مرس ده را از جاده دور کرد و به طرف آلیسون رفت تا به آلیسون کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There were two cars on the cobbled forecourt.
[ترجمه گوگل]دو ماشین روی حیاط سنگفرش شده بود
[ترجمه ترگمان]دو اتومبیل روی سنگ فرش شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Set above a handsome forecourt, the stone house has four well-spaced bays, mullioned windows, parapets and gables.
[ترجمه گوگل]این خانه سنگی که در بالای یک حیاط زیبا قرار گرفته است، دارای چهار خلیج با فاصله، پنجره‌های دیواری، جان پناه‌ها و شیروانی است
[ترجمه ترگمان]در بالای یک محوطه حیاط زیبا، خانه سنگی دارای چهار دهانه دارای فاصله مناسب و قسمت های مختلف پنجره، parapets و gables است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Grunte had run into him on the forecourt of one of his garages where he had come to buy a second-hand Sierra.
[ترجمه گوگل]گرونته در حیاط یکی از گاراژهایش که برای خرید یک سیرا دست دوم آمده بود با او برخورد کرده بود
[ترجمه ترگمان]Grunte به طرف او رفته بود و در گوشه ای از گاراژ او که برای خریدن یک رشته کوه دست دوم به آنجا آمده بود، نفوذ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The balcony gave out on to the hotel forecourt, with Nile Avenue and the corner of Pilkington Road beyond.
[ترجمه گوگل]بالکن به محوطه جلوی هتل، با خیابان نیل و گوشه ای از خیابان پیلکینگتون، منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]به بالکن هتل رفت و خیابان نیل و گوشه خیابان پیل کینگ تون را پشت سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The forecourt queues are a taste of things to come unless alternative sources of energy are explored, and different lifestyles endorsed.
[ترجمه گوگل]صف‌های جلوی دادگاه طعم چیزهایی است که می‌آیند مگر اینکه منابع جایگزین انرژی کشف شوند و سبک‌های زندگی متفاوتی تأیید شود
[ترجمه ترگمان]صف مقدم، مزه چیزهایی هستند که می آیند مگر اینکه منابع جایگزین انرژی کشف شوند، و سبک های مختلف زندگی مورد تایید قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yeoman has a car showroom, offices, forecourt and storage accommodation in Darlington.
[ترجمه گوگل]Yeoman دارای یک نمایشگاه اتومبیل، دفاتر، پیشرو و انباری در دارلینگتون است
[ترجمه ترگمان]Yeoman یک نمایشگاه ماشین، دفتر، محوطه forecourt و محل اقامت در Darlington دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the forecourt stood a horse-drawn van on which was painted the name of a firm of landscape gardeners in flowery script.
[ترجمه گوگل]در جلوی حیاط یک ون اسب کشیده بود که روی آن نام یک شرکت باغبان منظره با خطی گلدار نقاشی شده بود
[ترجمه ترگمان]روی محوطه حیاط یک ون کشیده بود که روی آن نام شرکتی از باغبان دورنما را در script گل دار نقاشی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The pavilions and forecourt were added by Sir Charles Barry in 184
[ترجمه گوگل]آلاچیق ها و پیش حیاط توسط سر چارلز بری در سال 184 اضافه شد
[ترجمه ترگمان]این غرفه ها و میدان جلوی سر چارلز بری در سال ۱۸۴ مورد توجه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He hurried out into the forecourt, and on.
[ترجمه گوگل]با عجله وارد محوطه شد و ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او با عجله به سمت میدان رفت و به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He walked up the drive to the forecourt.
[ترجمه گوگل]او با ماشین به سمت محوطه جلو رفت
[ترجمه ترگمان]به سمت میدان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I skidded into the forecourt and ran behind a pump, gasping and belching and feeling my head pound.
[ترجمه گوگل]به داخل محوطه رفتم و پشت یک پمپ دویدم، نفس نفس می زدم و آروغ می زدم و احساس می کردم که سرم به شدت تند می زند
[ترجمه ترگمان]به سمت میدان رفتم و پشت سر یک تلمبه دویدم، نفس نفس زنان و سرم را بالا کردم و سرم را بالا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] جلوخان

انگلیسی به انگلیسی

• section of a court closest to the net (sports); outside entry area, courtyard
the forecourt of a large building is an open area at the front.

پیشنهاد کاربران

جایگاه سوخت ( پمپ بنزین )
یک فضای باز مقابل ساختمان

بپرس